کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بمب گرمافشاری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
thermobaric bomb
بمب گرمافشاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] نوعی بمب که ابتدا بهکمک یک خرج کوچک، ابری از غبار انفجاری ایجاد میکند و سپس آن را با خرج دوم محترق میسازد
-
واژههای مشابه
-
bomb bay
مقرّ بمب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] محل استقرار بمب در هواگَرد
-
بمب افکن
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی. فارسی] (نظامی) bomb[']afkan نوعی هواپیمای جنگی که بمبها را روی هدفهای نظامی میاندازد.
-
volcanic bomb
بمب آتشفشانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] تودهای نیمهجامد از گدازه که از آتشفشان به بیرون پرتاب و در میانۀ مسیر جامد میشود
-
atomic bomb
بمب اتمی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] ← بمب شکافتی
-
electromagnetic bomb
بمب الکترومغناطیسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] بمبی که تأثیرات مخربی بر فرستندهها و گیرندههای با بسامد پایین دارد
-
scatter bomb
بمب پاشان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] بمبی با ظرفی سبک که با مادۀ آتشزا و یک خرجِ متلاشیکننده پر میشود و هنگامی که با چیزی برخورد میکند منفجر میشود؛ انفجار خرج تلاش ظرف بمب را منفجر و مواد آتشزا را در منطقهای وسیع پراکنده میکند
-
delayed action bomb
بمب تأخیری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] بمبی مجهز به ماسورۀ تنظیمشده که خرج را در زمانی معین و بعد از تماس با هدف منفجر میکند
-
para bomb
بمب چتردار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] بمبی با تجهیزات ویژه و چتری که پس از پرتاب از هواگرد بهطور خودکار باز میشود
-
photoflash bomb
بمب دِرَخشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] مواد آتشزایی که از هواگرد پرتاب میشود و با ایجاد نور زیاد امکان عکسبرداری در شب را فراهم میسازد
-
retarded bomb
بمب دیراُفت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] نوعی بمب غیرهدایتشونده (free-fallbomb) که دارای چتری کوچک در انتها برای کاهش سرعت پس از رهش است تا ایمنی هواپیما در پروازهای ارتفاعپایین افزایش یابد
-
depth bomb
بمب زیرآبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] بمبی با ماسورههای هیدرواستاتیکی (hydrostatic) که با فشار آب در عمق عمل میکند و علیه هدفهای زیرآبی به کار میرود
-
time bomb
بمب ساعتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] بمبی که براثر اتصال به یک مدار الکتریکی، با ایجاد جرقه ازطریق چاشنی، مواد منفجرۀ داخلی آن در زمان معینی منفجر میشود
-
fission bomb
بمب شکافتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] بمبی که انرژی انفجاری آن از مواد شکافتپذیر هستهای نظیر اورانیم 235 تأمین میشود متـ . بمب اتمی atomic bomb