کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بماذا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بماذا
لغتنامه دهخدا
بماذا. [ ب ِ ] (ع حرف جر + اسم ) (از: «ب » حرف جر + ماذا استفهام ) چرا؟ که در آن ؟ بکدام ؟ (ناظم الاطباء). به چه .
-
جستوجو در متن
-
جلاء
لغتنامه دهخدا
جلاء. [ ج ِ ] (ع اِ) جلا. سرمه که جلا میدهد بصر را. (از اقرب الموارد) (منتهی الارب ). نوعی از سرمه . سرمه و روشنایی . (کشاف اصطلاحات الفنون ). || لقب مردم که در وقت تعظیم بدان خطاب کنند. گویند: ما جلأه ؛ ای بماذا یخاطب فیعظم به . || (اصطلاح تصوف ) ج...
-
ابن باجه
لغتنامه دهخدا
ابن باجه . [ اِ ن ُ ج َ ] (اِخ ) ابوبکرمحمدبن باجه ٔ تجیبی ، و او را ابن الصائغ نیز نامند. حافظ و فیلسوف و طبیب و ادیب و عالم ریاضی و موسیقی است . مولدش سرقسطه و موطن به اشبیلیه بوده است . بیست سال وزارت ابوبکربن ابراهیم کرد و سپس بفاس رفت و بسعایت ا...
-
احمد
لغتنامه دهخدا
احمد. [ اَ م َ ] (اِخ ) ابن عبداﷲبن یوسف بن شبل . برادر وی ابوعلی الحسین بن عبداﷲ معروف به ابن الشبل بغدادی حکیم و فیلسوف و متکلم و فاضل و ادیب بود واو مرثیه ٔ ذیل را در مرگ برادر خود احمد گفته است :غایة الحزن والسرور انقضاءما لحی من بعد میت بقاءلا ل...