کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بما پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بما
لغتنامه دهخدا
بما. [ ب ِ ] (ع حرف جر + اسم ) (از: حرف جر «ب » + ما موصول ) بطریقی که . (ناظم الاطباء). بدانچه .
-
بما
دیکشنری فارسی به عربی
نا
-
واژههای مشابه
-
بِمَا
فرهنگ واژگان قرآن
به آنچه
-
متعلق بما
دیکشنری فارسی به عربی
نا
-
نسبت بما
دیکشنری فارسی به عربی
نا
-
ISM code
آییننامۀ بما
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] ← آییننامۀ بینالمللی مدیریت ایمنی
-
بما فيه الکفاية
دیکشنری عربی به فارسی
کافي , بس , باندازه ء کافي , نسبتا , انقدر , بقدرکفايت , باندازه , بسنده
-
متکی یا مربوط بما
دیکشنری فارسی به عربی
نا
-
واژههای همآوا
-
بِمَا
فرهنگ واژگان قرآن
به آنچه
-
جستوجو در متن
-
نا
دیکشنری عربی به فارسی
مال ما , مال خودمان , براي ما , مان , متعلق بما , موجود درما , متکي يا مربوط بما , مارا , بما , خودمان , نسبت بما
-
us
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ما، به ما، خودمان، بما، مارا، نسبت بما
-
bema
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بما