کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بلید پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
بلید
/balid/
معنی
کندذهن؛ کودن؛ کمهوش.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
بیوقوف، کندذهن، کودن ≠ زکی
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
بلید
واژگان مترادف و متضاد
بیوقوف، کندذهن، کودن ≠ زکی
-
بلید
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] [قدیمی] balid کندذهن؛ کودن؛ کمهوش.
-
بلید
فرهنگ فارسی معین
(بَ) [ ع . ] (ص .) کند ذهن ، کودن .
-
بلید
لغتنامه دهخدا
بلید. [ ب َ ] (ع ص ) کند. کندخاطر. (منتهی الارب ). کاهل و کند. (دهار). کندذهن . (غیاث ). ضد ذکی و فطن . (از اقرب الموارد). کودن . بی وقوف . (ناظم الاطباء). سست خاطر. کندخاطر. کندفهم . دیریاب . دیرفهم . دیربرخورد. خنگ . کورذهن . کاهل و کسلان . (زمخشری...
-
واژههای مشابه
-
بليد
دیکشنری عربی به فارسی
ادم سبک مغز وکم عقل , ادم احمق وابله
-
بليد
دیکشنری عربی به فارسی
گاوي , شبيه گاو , گاو خوي , بيحس , کند ذهن , منفرجه , زاويه 09 تا 081 درجه
-
بُله و بلید
فرهنگ گنجواژه
ابله و نادان.
-
جستوجو در متن
-
ادم سبک مغز وکم عقل
دیکشنری فارسی به عربی
بليد
-
ادم احمق وابله
دیکشنری فارسی به عربی
بليد
-
گاوی
دیکشنری فارسی به عربی
بليد
-
شبیه گاو
دیکشنری فارسی به عربی
بليد
-
گاو خوی
دیکشنری فارسی به عربی
بليد
-
منفرجه
دیکشنری فارسی به عربی
بليد