کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بلکل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بلکل
لغتنامه دهخدا
بلکل . [ ب ِ ک َ ] (اِ) آب نیم گرم . (برهان ). بلکک . رجوع به بلکک شود.
-
جستوجو در متن
-
بلگل
لغتنامه دهخدا
بلگل . [ ب ِ گ َ ] (اِ) آب نیم گرم . (ناظم الاطباء). بلکل . بلکک . رجوع به بلکک و بلکل شود.
-
بلکک
لغتنامه دهخدا
بلکک . [ ب ِ ک َ ] (اِ) آب نیم گرم که آن را شیرگرم خوانند. (از برهان ) (آنندراج ). آب شیرگرم . (شرفنامه ٔ منیری ). بِلکَل . و رجوع به بلکل شود.
-
بلکک
فرهنگ فارسی معین
(بِ کَ) ( اِ.) آب نیم گرم . بلکل و بنکل هم گفته اند.