کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بلورسازی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بلورسازی
لغتنامه دهخدا
بلورسازی . [ ب ُ ] (حامص مرکب )عمل بلور ساختن . ساختن بلور. || (اِ مرکب ) محل ساختن بلور. کارخانه ای که در آن بلور سازند.
-
جستوجو در متن
-
کارلوی واری
لغتنامه دهخدا
کارلوی واری . [ ل ُ وی ] (اِخ ) در آلمانی «کارلسباد». شهری از چک اسلواکی (بوهم ) نزدیک «اژه » دارای 25000 سکنه . آب معدنی گرم دارد و محل بلورسازی است .
-
شارلروا
لغتنامه دهخدا
شارلروا. [ رُ ] (اِخ ) یکی از شهرهای بلژیک است که در ایالت هنو کنار رود سامبر واقع شده . 25900 تن جمعیت دارد. معادن ذغال سنگ ، صنعت ذوب آهن و تهیه ٔ تجهیزات ماشینی ، بلورسازی ،کاغذسازی و محصولات شیمیایی آن معروف است . پیروزی سپاهیان آلمان در سال 1914...
-
شیشه گری
لغتنامه دهخدا
شیشه گری . [ شی ش َ / ش ِ گ َ ] (حامص مرکب ) حرفه و شغل شیشه گر. شیشه تراشی . شیشه سازی . بلورسازی . (یادداشت مؤلف ) : رودیست که کوثرش عدیل است آبش سلسال و سلسبیل است گه سیمگری نماید آبش گه شیشه گری کند حبابش . خاقانی .|| (اِ مرکب ) جای ساختن شیشه ....
-
پیره
لغتنامه دهخدا
پیره . [ رِ ] (اِخ ) بندری بیونان ، واقع در 7هزارگزی جنوب غربی آتن و در حکم اسکله ٔ پای تخت یونان دارای 290 هزار تن سکنه . لنگرگاهی استوار و قشنگ ، کوچه های وسیع و مستقیم ، کارخانه های ریسمان بافی ، کارخانه ٔ ابریشم و کارخانه ٔ بلورسازی ، دو سه خرابه...
-
قوتائیس
لغتنامه دهخدا
قوتائیس . (اِخ ) یکی از شهرستانهای گرجستان است که بر نهر «ریون » واقع است و یکی از ایستگاههای راه آهن میباشد، و بوسیله ٔ جاده های شوسه با شهرستانهای باطوم ، سوخوم و تبی لیس یا تفلیس و همچنین بواسطه ٔ جاده ٔ نظامی عوسه تین با قفقاز شمالی مربوط میگردد....
-
امین الضرب
لغتنامه دهخدا
امین الضرب . [ اَ نُض ْ ض َ ] (اِخ ) حاجی محمدحسن اصفهانی ... ابن مهدی بن محمد رحیم . از بازرگانان مشهور دوره ٔ قاجاری و از اولین کسانیست که نخستین مرتبه در ایجاد کارخانه های صنعتی در ایران کوشیده اند. وی امتیاز راه آهن محمودآباد مازندران را گرفت و ق...
-
خبیص
لغتنامه دهخدا
خبیص . [ خ َ ] (اِخ ) نام بلوکی است بشرقی شهر کرمان و در شمال و شرق خبیص کویر لوت و بجانب جنوبش نرماشیر و بم قرار دارد، هوای آن بسیار گرم است و نام جدید آن شهداد میباشد. یاقوت در وصف آن آرد: خبیص مدینتی است بکرمان و حصنی صاحب درختان خرما. آب آن از قن...
-
ترک
لغتنامه دهخدا
ترک . [ ت ُ ] (اِخ ) یکی از دهستانهای پنجگانه ٔ شهرستان ملایر است که در شمال شهرستان ملایر قرار دارد و از شمال و شمال باختر به شهرستان همدان و از جنوب به دهستانهای حومه و آور زمان و از خاور به بخش شراء شهرستان اراک و از باختر به شهرستان تویسرکان محدو...
-
سازی
لغتنامه دهخدا
سازی . (حامص ) جزو دوم کلمات ، مرکب از «ساز» (نعت فاعلی مرخم ) و «ی » (حاصل مصدر) است . این کلمه اکثر به اسم ذات پیوندد و حاصل مصدر سازد بمعنی سازندگی ، بناکردن یا بعمل آوردن و استحصال و درست کردن چیزی ، و عمل و حرفه و شغل سازنده ٔ آن ، چون گری و کار...
-
مغنیسا
لغتنامه دهخدا
مغنیسا. [ م َ ] (معرب ، اِ) گلی باشد سیاه رنگ و آن را از کوه کاشان آورند و آن به مرقشیشا مانند بود. و بعضی گویند سنگی است الوان و بسیار سست و نرم که شیشه گران به کار برند و آن را سنگ سلیمانی گویند و به گچ رنگ شهرت دارد. (برهان )(آنندراج ). اسم نبطی س...
-
ملایر
لغتنامه دهخدا
ملایر. [ م َ ی ِ ] (اِخ ) یکی از ولایات ثلاث است که در جنوب همدان و شمال بروجرد واقع است . (از جغرافیای سیاسی کیهان ص 291). یکی از شهرستانهای استان پنجم و از نظر تقسیمات کشوری تابع فرمانداری کل همدان است . از شمال به شهرستان همدان و از جنوب به شهرستا...
-
تهران
لغتنامه دهخدا
تهران . [ ت ِ ] (اِخ ) طهران .مرکز استان مرکزی و پایتخت کشور ایران است . استان تهران یا استان مرکزی که در مهرماه 1326 هَ . ش . تأسیس گردید هم اکنون شامل شهرهای اراک با 351625 تن سکنه و تفرش با 89428 تن سکنه و خمین با 62895 تن سکنه و دماوند با 57763 ...
-
رشت
لغتنامه دهخدا
رشت .[ رَ ] (اِخ ) نام شهر حاکم نشین ملک گیلان ، و گویند این کلمه تاریخ بنای این شهر است چه این شهر در سال 900 هَ . ق . بنا شده و عدد حروف آن بحساب ابجد نیز نهصد می باشد. (ناظم الاطباء). شهری است معروف از ولایت گیلان . بیه پس ، که ابریشم خوب در آنجا ...