کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بلهاء پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
بلهاء
معنی
(بَ) [ ع . ] (ص .) زن کم خرد، زن ساده دل .
فرهنگ فارسی معین
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
بلهاء
فرهنگ فارسی معین
(بَ) [ ع . ] (ص .) زن کم خرد، زن ساده دل .
-
بلهاء
لغتنامه دهخدا
بلهاء. [ ب َ ] (ع ص ) تأنیث ابله . زن ابله . (منتهی الارب ). زن ضعیف عقل . (از اقرب الموارد). ج ، بُله . (اقرب الموارد). || زن نادان ناتجربه کار از خاندان بزرگ . (منتهی الارب ) (از ذیل اقرب الموارد از لسان ). || ناقه ای که بسبب رزانت و متانت از چیزی...
-
جستوجو در متن
-
بله
لغتنامه دهخدا
بله . [ ب ُ ] (ع ص ) ج ِ اَبله . (منتهی الارب ). کم عقلان در امور دنیا و معاش نه در امور آخرت . (غیاث ): أکثر أهل الجنة البله ؛ حدیث است و منظور ابلهان در امر دنیا است بجهت کمی توجهشان بدان و حال آنکه در مورد آخرت خود زیرکند. (منتهی الارب ) (از ذیل...
-
ناتجربه کار
لغتنامه دهخدا
ناتجربه کار. [ ت َ رِ ب َ / ب ِ ] (ص مرکب ) خمر. (منتهی الارب ). نامجرب . ناآزموده . کارناافتاده . که کارآزموده و عالم و عامل و مجرب نیست . صاحب منتهی الارب آرد: بلهاء، زن نادان ناتجربه کار از خاندان بزرگ . (منتهی الارب ).
-
ابله
لغتنامه دهخدا
ابله . [ اَ ل َه ْ ] (ع ص ) خویله . سرسبک . (مهذب الاسماء). کم خرد. گول . دند.کذَر. (فرهنگ اسدی ). کانا. نادان . سلیم القلب . سلیم .غدنگ . کاک . فغاک . هزاک . سلیم دل . بی تمیز. ناآگاه . کم عقل . نابخرد. خر. گاو. لهنه . دنگل . ریش گاو. پپه . پخمه . چ...
-
نادان
لغتنامه دهخدا
نادان . (نف مرکب ) جاهل . ضد دانا. (حاشیه ٔ برهان قاطع). جاهل . بی علم . بی وقوف .بی عقل . احمق . گول . بی دانش . (ناظم الاطباء). بی دانش . که لفظ دیگرش جاهل است . (فرهنگ نظام ). ضد دانا و آن را به عربی جاهل گویند. (آنندراج ) (انجمن آرا). مغفل . سفیه...