کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بلند و کوتاه کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بلند و کوتاه کردن
لغتنامه دهخدا
بلند و کوتاه کردن . [ ب ُ ل َ دُ کو ک َ دَ ] (مص مرکب ) در اصطلاح عامیانه ، مواظبت و مراقبت و پرستاری و دلسوزی کردن . (فرهنگ لغات عامیانه ) (از فرهنگ فارسی معین ).
-
بلند و کوتاه کردن
لهجه و گویش تهرانی
رسیدگی به بیمار
-
واژههای مشابه
-
grand détaché (fr.)
منقطع بلند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] گونهای از اجرای منقطع که در آن زمانِ به ارتعاش درآوردن نت، بلندتر از اجرای منقطعِ معمولی است
-
بلند طبع
فرهنگ واژههای سره
بالامنش
-
بلند مرتبه
فرهنگ واژههای سره
فرازمند
-
high passenger platform, high platform
سکوی بلند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] نوعی سکو که مسافران بدون نیاز به استفاده از پله از روی آن وارد وسیلۀ نقلیه میشوند
-
prolonged blast, long blast
بوق بلند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] بوقی که بین چهار تا شش ثانیه طول بکشد
-
پیشانی بلند
فرهنگ فارسی معین
(بُ لَ) (ص مر.) خوش اقبال ، نیک اختر.
-
هفت بلند
فرهنگ فارسی معین
( ~. بُ لَ) (اِمر.) کنایه از: هفت آسمان .
-
پیشانی بلند
لغتنامه دهخدا
پیشانی بلند. [ ب ُ ل َ ] (ص مرکب ) که فاصله ٔ رستنگاه موی سر تا ابروان وی بسیار باشد. که جبهتی گشاده دارد. || خوش اقبال . بخت ور. نیک بخت . نیک طالع. نیک اختر. پیشانی دار.
-
بخت بلند
لغتنامه دهخدا
بخت بلند. [ ب َ ب ُ ل َ ] (ص مرکب ) که بخت بلند دارد. بلندبخت . مقبل .
-
پاشنه بلند
لغتنامه دهخدا
پاشنه بلند. [ ن َ / ن ِ ب ُ ل َ ] (ص مرکب ، اِ مرکب ) کفش زنانه که پاشنه ٔ بلند دارد.
-
تشت بلند
لغتنامه دهخدا
تشت بلند. [ ت َ ت ِ ب ُ ل َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) کنایه از آسمان است . (برهان ) (فرهنگ رشیدی ) (انجمن آرا) (ناظم الاطباء). || کنایه از آفتاب هم هست .(برهان ) (فرهنگ رشیدی ) (انجمن آرا) (ناظم الاطباء).
-
پیشانی بلند
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [مجاز] pišāniboland خوشاقبال؛ خوشطالع؛ نیکاختر.