کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بلاشگرد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بلاشگرد
لغتنامه دهخدا
بلاشگرد. [ ب َ گ ِ ] (اِخ ) بلاشجرد. شهری که بلاش بن فیروز آن را بنا کرد. رجوع به بلاشجرد شود.
-
جستوجو در متن
-
بلاشجرد
لغتنامه دهخدا
بلاشجرد. [ ب َ ج ِ ] (اِخ ) از قرای مرو است و با مرو چهار فرسنگ فاصله دارد. ملک بلاش بن فیروز، یکی ازپادشاهان فرس در عهد جاهلیت ، آن را ساخته است . (از معجم البلدان ). معرب بلاشگرد باشد و آن قریه ای است برچهار فرسنگ مرو شاهجان ، و آنرا ملک بلاش پسر ف...
-
بلاش
لغتنامه دهخدا
بلاش . [ ب َ ] (اِخ ) نام شهری و مدینه ای . (برهان ). شهری است که بلاش ساخته و بنام او موسوم بوده و آن را بلاشگرد می گویند، گویند در چهارفرسنگی مرو شاهجان بوده است . (آنندراج ). || نام جزیره ای است در وامق و عذرای عنصری : به یکی جزیره که نامش بلاش رس...