کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بقايا طافية پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
بقايا طافية
معنی
کالا ي اب اورده , اب اورد , کالا يي که براي سبک کردن کشتي بدريا مي ريزند , کالا ي اب اورد
دیکشنری عربی به فارسی
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
بقايا طافية
دیکشنری عربی به فارسی
کالا ي اب اورده , اب اورد , کالا يي که براي سبک کردن کشتي بدريا مي ريزند , کالا ي اب اورد
-
واژههای مشابه
-
بقایا
واژگان مترادف و متضاد
۱. باقیمانده، بقیهها، تهمانده ۲. تفاله، درد، رسوب ۳. نخاله ۴. آثار، رگهها ۵. بازماندگان
-
بقایا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی، جمعِ بَقیَّة] baqāyā = بقیه
-
بقایا
فرهنگ فارسی معین
(بَ) [ ع . ] ( اِ.) جِ بقیه . 1 - باقی مانده ها. 2 - آثار، رسوم . 3 - مالیات پس افتاده .
-
بقایا
لغتنامه دهخدا
بقایا. [ ب َ ] (ع اِ) ج ِ بقیه . || باقی مانده ها و تتمه ها. (ناظم الاطباء) : نصر با بقایای لشکر بقوش رفت . (ترجمه ٔ تاریخ یمینی ). || مانده ها. بقایای مالیاتی : علی بن نصربن هارون را که وزیر عضدالدوله [ بود ] بگرفت و اموال و بقایای عمال که در تصرف ا...
-
بقایا
دیکشنری فارسی به عربی
استراحة
-
بقایا(درجمع)
دیکشنری فارسی به عربی
بقية
-
آثار (بَقايا أَثَرية)
دیکشنری عربی به فارسی
آثار باستاني (تاريخي)
-
جستوجو در متن
-
اب اورد
دیکشنری فارسی به عربی
بقايا طافية
-
کالا ی اب اورده
دیکشنری فارسی به عربی
بقايا طافية
-
کالا ی اب اورد
دیکشنری فارسی به عربی
بقايا طافية
-
کالا یی که برای سبک کردن کشتی بدریا می ریزند
دیکشنری فارسی به عربی
بقايا طافية