کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بغطاق پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بغطاق
لغتنامه دهخدا
بغطاق . [ ب َ ] (اِ) بغتاق . کلاه و فرجی را گویند. (برهان ) (از آنندراج ). دستار و عمامه و فرجی . (ناظم الاطباء) : و علی رأسها البغطاق و هو اقروف مرصع بالجوهر و فی اعلاه ریش الطواویس . (ابن بطوطه ). و علی رأس الخاتون البغطاق و هو مثل التاج الصغیر م...
-
بغطاق
لغتنامه دهخدا
بغطاق . [ ب ُ ] (ع اِ) نوعی زینت طلایی مرواریددوزی و یا مزین بدیگر جواهرات قیمتی که شاهزاده خانمهای مغول بکار میبردند و انتهای آن تا بروی زمین کشیده می شد. (دزی ج 1 ص 101).
-
واژههای همآوا
-
بغتاغ
لغتنامه دهخدا
بغتاغ . [ ب َ ] (اِ) بغطاق . (رشیدی ). کلاه : و سر قویتی بیکی او را چنانک رسم معهود است با نصایح و تسلی جامه و بغتاغ فرستاد. (جهانگشای جوینی ). و رجوع به بغطاق شود.
-
بغتاق
لغتنامه دهخدا
بغتاق . [ ب َ ] (اِ) بغطاق . بغلتاق . بغلطاق . کلاه را گویند. (برهان ) (آنندراج ) (از رشیدی ) (از ناظم الاطباء) (مؤید الفضلاء). کلاه زردوزی . (سروری از حسین وفایی ) : ترک من خاقان نگر در حلقه ٔ عشاق اوماه من خورشید بین درسایه ٔ بغتاق او. خواجوی کرما...
-
جستوجو در متن
-
بغتاغ
لغتنامه دهخدا
بغتاغ . [ ب َ ] (اِ) بغطاق . (رشیدی ). کلاه : و سر قویتی بیکی او را چنانک رسم معهود است با نصایح و تسلی جامه و بغتاغ فرستاد. (جهانگشای جوینی ). و رجوع به بغطاق شود.
-
بغتاق
لغتنامه دهخدا
بغتاق . [ ب َ ] (اِ) بغطاق . بغلتاق . بغلطاق . کلاه را گویند. (برهان ) (آنندراج ) (از رشیدی ) (از ناظم الاطباء) (مؤید الفضلاء). کلاه زردوزی . (سروری از حسین وفایی ) : ترک من خاقان نگر در حلقه ٔ عشاق اوماه من خورشید بین درسایه ٔ بغتاق او. خواجوی کرما...
-
فرجی
لغتنامه دهخدا
فرجی . [ ف َ رَ ] (اِ) نوعی از قبای بی بند گشاد و در پیش آن بعضی تکمه افزایند و بیشتر بر فراز جامه پوشند. (آنندراج ). بغلتاق . بغلطاق . بغطاق . (یادداشت به خط مؤلف ) : هفت فرجی آوردند. (تاریخ بیهقی ).صوفیی بدرید جبه در حرج پیشش آمد بعد بدریدن فرج کر...