کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بغبغة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بغبغة
لغتنامه دهخدا
بغبغة. [ ب َ ب َ غ َ ] (ع اِ صوت ) حکایت نوعی از هدیر شتر.(آنندراج ) (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (متن اللغة).
-
بغبغة
لغتنامه دهخدا
بغبغة. [ ب َ ب َ غ َ ] (ع مص ) خرخر کردن خفته . (ناظم الاطباء). خرخر کردن در خواب . (آنندراج ) (منتهی الارب ) (متن اللغة). || پا سپر کردن و وطی نمودن . (از منتهی الارب ) . || آمیختن سخن و جز آن را. (ناظم الاطباء).
-
بغبغة
لغتنامه دهخدا
بغبغة. [ ب ُ ب ُ غ َ ] (اِخ ) زمینی است بمدینه . (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (منتهی الارب ). || چشمه ای است بسیار آب و نخل مر آل آن حضرت را (ص ). (منتهی الارب ). چشمه ای بسیارآب و دارای نخلهای زیاد که متعلق به آل آن حضرت صلی اﷲ علیه و آله میباشد. (ناظم...
-
واژههای همآوا
-
بقبقة
لغتنامه دهخدا
بقبقة. [ ب َ ب َ ق َ ] (ع اِ) بانگ کوزه در آب و مانند آن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (آنندراج ). || آوازه و شهرت کاذب : و می آمد که بگو وی را که روی زمین پر بقبقه و نام و بانگ خویش کردی من این بقبقه ٔ ترا قبول نکنم . (کیمیای سعا...
-
بقبقة
لغتنامه دهخدا
بقبقة. [ ب َ ب َ ق َ ] (ع مص ) پریشان گفتن و طول دادن سخن را. (ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ). پرحرفی کردن . وراجی کردن . (دزی ج 1 ص 102). || پراکنده ساختن مال را. (از منتهی الارب ). || بانگ کردن کوزه و جز آن در آب .(ناظم الاطباء) (از منتهی الارب ) ...