کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بعبوص پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بعبوص
لغتنامه دهخدا
بعبوص . [ ب َ ] (ع اِ) بعبوص الخروف . گل محبت . گیاه محبت . علف محبت . اسلیح اسلیخ . خزام . خزام العطری . بلیحا. فاغیه . سلیخه . ورث . اسپرک . (از دزی ج 1 ص 98). و رجوع به فرهنگ فرانسه فارسی سعید نفیسی شود.
-
واژههای همآوا
-
بابوس
لغتنامه دهخدا
بابوس . (اِ) بلغت رومی ، کودک و کودک شیرخواره و بچه ٔ ناقه . (آنندراج ). و لغویین عرب گویند لغت رومی است .