کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بعاع پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بعاع
لغتنامه دهخدا
بعاع . [ ب َ ] (ع اِ) تره است نرم . (آنندراج )(منتهی الارب ). یک نوع تره ٔ نرم . (ناظم الاطباء). || گرانی ابر از باران . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). || رخت جهاز. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). جهاز. (اقرب ال...
-
بعاع
لغتنامه دهخدا
بعاع . [ ب َ ] (ع مص ) پیوسته باریدن ابر. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (از ناظم الاطباء). و رجوع به بَعّ شود.
-
واژههای همآوا
-
بائع
لغتنامه دهخدا
بائع. [ ءِ ] (ع ص ) گام فراخ نهنده . (از منتهی الارب ). بچه ٔ آهو که گام فراخ نهد در رفتن . ج ، بوع . || ساعی و نمّام . (منتهی الارب ). || فروشنده . (منتهی الارب ). || خرنده . ج ، باعة. (منتهی الارب ). || امراءة بائع؛زن رواج یافته به حسن و جمال خویش ...
-
جستوجو در متن
-
بع
لغتنامه دهخدا
بع. [ ب َع ع ] (ع مص ) پریشان ریختن شراب . (ناظم الاطباء) (آنندراج ). پریشان ریختن شراب را: بع الخمر بعاً. (منتهی الارب ). || فزون ریختن آب . (از اقرب الموارد). || پیوسته باریدن ابر. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). پیوسته ...