کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بعار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بعار
لغتنامه دهخدا
بعار. [ ب ِ ] (ع مص ) پشکل افکندن ، مانند معباعرة. (ناظم الاطباء). پشکل افکندن . (آنندراج ) (منتهی الارب ).
-
بعار
لغتنامه دهخدا
بعار. [ ب ُ ] (ع اِ) بَرِدرخت کنار. (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (منتهی الارب ).
-
واژههای همآوا
-
بائر
لغتنامه دهخدا
بائر. [ ءِ ] (ع ص ) از بوار، مقابل دایر. فاسد. بی حیز. متروک . || زمین بائر؛زمین خراب و نامزروع . در عربی : بائرة؛ زمین خراب نامزروع . (منتهی الارب ). || رجل ٌ حائر بائر؛ مرد سرگشته ٔ خودرای . (منتهی الارب ). || چاه کننده . || آتشدان کننده . (از منته...
-
جستوجو در متن
-
طبع
لغتنامه دهخدا
طبع. [ طَ ب َ ] (ع مص ) زنگ گرفتن شمشیر و جز آن . (منتهی الارب ). زنگار گرفتن . شوخگن شدن . (تاج المصادر). || ریمناک شدن مرد. (منتهی الارب ). چرکین شدن . آلوده شدن بعار. (تاج المصادر). || کاهل و دون همت گردیدن مرد. منه : فلان یطبع؛ یعنی او را در مکار...
-
صاعد
لغتنامه دهخدا
صاعد. [ ع ِ ] (اِخ ) ابن محمدبن احمد استوائی ، مکنی به ابی العلاء. وی از فقهای حنفیه ٔ شهر نیشابور و نسبت او به استواء از اعمال نیشابور است . تولد وی بسال 343 هَ . ق . است . او ریاست حنفیان خراسان و قضاء شهر نیشابور داشت . او راست :کتاب الاعتقاد. وی ...