کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بظرة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بظرة
لغتنامه دهخدا
بظرة. [ ب َ رَ ] (ع اِ) زنی که در بغلش موی کم باشد. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || حلقه ٔ انگشتری بی کرمی . (کذا). (منتهی الارب ) (آنندراج ). حلقه ٔ انگشتری بدون نگین . (ناظم الاطباء).
-
بظرة
لغتنامه دهخدا
بظرة. [ ب ِ رَ ] (ع اِ) رایگان ، و منه : ذهب دمه بظراً. (منتهی الارب ). رایگان . (ناظم الاطباء).
-
بظرة
لغتنامه دهخدا
بظرة. [ ب ُ رَ ] (ع اِ) تندی میان لب بالایین . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء).
-
واژههای همآوا
-
بضرة
لغتنامه دهخدا
بضرة. [ ب َ رَ ] (ع اِ) بطلان چیزی . (ناظم الاطباء) (آنندراج ). بطلان چیزی و منه : و ذهب دمه بِضراً مِضراً یعنی رایگان . (منتهی الارب ).
-
بذرة
لغتنامه دهخدا
بذرة. [ ب َ رَ ] (ع اِ) تخم . || پسر. || طفل . (ناظم الاطباء).
-
بزرة
لغتنامه دهخدا
بزرة. [ ب ُ رَ ] (اِخ ) نام جایی است . (از آنندراج ). نام ناحیه ایست که سه روز راه با مدینه فاصله دارد. (از معجم البلدان ).
-
جستوجو در متن
-
بظر
لغتنامه دهخدا
بظر. [ ب َظَ ] (ع مص ) با بُظرَة گردیدن مرد. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || درازتلاقی و درازتلاق شدن . || ختنه کردن جاریه را. (از منتهی الارب ).