کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بطوریکه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بطوریکه
دیکشنری فارسی به عربی
ک
-
جستوجو در متن
-
qua
دیکشنری انگلیسی به فارسی
qua، بطوریکه، تاانجاییکه
-
as
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مانند، چنانکه، بطوریکه، بعنوان مثال، چون، همچنانکه، چه، هنگامیکه، نظر باینکه، در نتیجه
-
ک
دیکشنری عربی به فارسی
چنانکه , بطوريکه , همچنانکه , هنگاميکه , چون , نظر باينکه , در نتيجه , بهمان اندازه , بعنوان مثال , مانند , مال شما , مربوط به شما , متعلق به شما
-
اقهبان
لغتنامه دهخدا
اقهبان . [ اَ هََ ] (ع ص ، اِ) (بصیغه ٔ تثنیه ) پیل و گاومیش . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء)(آنندراج ). و این برای رنگ تیره ای که آنها دارند بدین نام خوانده شده اند و یا بطوریکه در اساس اللغة آمده است برای بزرگی جثه بدین نام نامیده شده اند چه اقهبان ...
-
چرک مرد شدن
لغتنامه دهخدا
چرک مرد شدن . [ چ ِ م ُ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) چرک و شوخگن شدن جامه در نوی چنانکه دیگر بار پاک نشود. || بد شستن جامه ٔ شوخگن چنانکه شوخ در وی بماند. شستن جامه ٔ شوخگن نه بطوریکه چرک آن کاملا پاک شود. شسته شدن جامه ٔ چرکین بآب سرد و پاک و تمیز شسته نشدن ...
-
وصوصة
لغتنامه دهخدا
وصوصة. [ وَص ْ وَ ص َ ] (ع مص ) به وصواص نگریستن . (منتهی الارب ). از وصواص نگاه کردن . (اقرب الموارد). || چشم گشادن سگ بچه . (اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || تنگ بستن زن روی بند خود را (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء)، بطوریکه جز چشمهای...
-
جوندگان
لغتنامه دهخدا
جوندگان . [ ج َوَ دَ / دِ ] (اِ مرکب ) ج ِ جونده . || راسته ای از پستانداران که شامل جانورانی است که عموماً جثه ٔ کوچک دارند و دندان بندی آنها ناقص است (فاقد انیاب هستند)، دندانهای پیشین آنها بلند و برنده و در انتها فاقد میناست ، بهمین جهت عاج دندان ...
-
مارس
لغتنامه دهخدا
مارس . (ترکی ، اِ) باخت در بازی نرد بطوریکه حریف همه ٔ مهره های خود را برداشته باشد و شخص مقابل نتوانسته باشد هیچ مهره را بردارد. در این صورت دو دست باخت محسوب می شود. (از فرهنگ فارسی معین ).- مارس شدن ؛ دوبار باختن حریف را، و آن وقتی است که پیش از ...
-
برص
لغتنامه دهخدا
برص . [ ب َ ] (ع اِ) (اصطلاح پزشکی ) در نزد پزشکان سفیدی ایست که بر ظاهر پوست بدن آشکار میشود و محل خود را ژرف میسازد پس اگر در سایر اعضاء این سپیدی عارض شود بطوریکه رنگ بدن تماماًسپید گردد آنگاه این عارضه را منتشر نامند و برص سیاه بنام قوباء معروف ا...
-
لَا يَشْفَعُونَ
فرهنگ واژگان قرآن
شفاعت نمی کنند(شفاعت از ماده ش - ف - ع است ، که در مقابل کلمه وتر به معني تک بکار ميرود ، در حقيقت شخصي که متوسل ، به شفيع ميشود نيروي خودش به تنهائي براي رسيدنش به هدف کافي نيست ، لذا نيروي خود را با نيروي شفيع گره ميزند ، و در نتيجه آنرا دو چندا...
-
شَّفَاعَةَ
فرهنگ واژگان قرآن
شفاعت (شفاعت از ماده ش - ف - ع است ، که در مقابل کلمه وتر به معني تک بکار ميرود ، در حقيقت شخصي که متوسل ، به شفيع ميشود نيروي خودش به تنهائي براي رسيدنش به هدف کافي نيست ، لذا نيروي خود را با نيروي شفيع گره ميزند ، و در نتيجه آنرا دو چندان نموده...
-
شَفَاعَتُهُمْ
فرهنگ واژگان قرآن
شفاعتشان (شفاعت از ماده ش - ف - ع است ، که در مقابل کلمه وتر به معني تک بکار ميرود ، در حقيقت شخصي که متوسل ، به شفيع ميشود نيروي خودش به تنهائي براي رسيدنش به هدف کافي نيست ، لذا نيروي خود را با نيروي شفيع گره ميزند ، و در نتيجه آنرا دو چندان نم...
-
شُفَعَاءُ
فرهنگ واژگان قرآن
شفاعت کنندگان (شفاعت از ماده ش - ف - ع است ، که در مقابل کلمه وتر به معني تک بکار ميرود ، در حقيقت شخصي که متوسل ، به شفيع ميشود نيروي خودش به تنهائي براي رسيدنش به هدف کافي نيست ، لذا نيروي خود را با نيروي شفيع گره ميزند ، و در نتيجه آنرا دو چندا...