کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بطرس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بطرس
لغتنامه دهخدا
بطرس . [ ب ُ رُ ] (اِخ ) ابراهیم . او راست : الایضاحات الجلیلة فی تاریخ حوادث المسألة القبطیة، چ مطبعه ٔ انکلیزیة بمصر 1893م . (از معجم المطبوعات ستون 568).
-
بطرس
لغتنامه دهخدا
بطرس . [ ب ُ رُ ] (اِخ ) بستانی . رجوع به بستانی و اعلام زرکلی شود.
-
بطرس
لغتنامه دهخدا
بطرس . [ ب ُ رُ ] (اِخ ) بطرس التلمیذ. فطرس . پطرس . پیر (قدیس ). یکی از دوازده تن حواری عیسی (ع ) (بحدود دهم ق .م .) وی بزمان سلطنت نرون در رم در حدود 67 م . شهید شد. ذکران او 29 ژوئن است . رجوع به پطرس و تاریخ گزیده عیون الانباء ص 72 و ترجمه ٔ ابن ...
-
بطرس
لغتنامه دهخدا
بطرس . [ ب ُ رُ ] (اِخ ) حنا. خوجه ٔ مدارس دولتی در مصر ونویسنده ٔ روزنامه ٔ الراوی . او راست : نظام التعلیم مطبعه ٔ الهلال 1896م . (از معجم المطبوعات ستون 568).
-
بطرس
لغتنامه دهخدا
بطرس . [ ب ُ رُ ] (اِخ ) عزیز (الخوری ). نایب بطریرک کلدان در حلب بود. او راست : تقویم مخصوص کنیسه ٔ کلدانی نسطوری با ترجمه ٔ فرانسوی چ 1909م .چاپخانه ٔ یسوعیین . (از معجم المطبوعات ستون 568).
-
بطرس
لغتنامه دهخدا
بطرس . [ ب ُ رُ ] (اِخ ) کَرامَه (معلم ) (1774-1851م .). بطرس بن ابراهیم کرامه از اعیان حمص بود. وی مدتی در عکا و دیر زمانی در لبنان بسر برد. شعر میگفت و بزبان ترکی نیز آشنا بود در لبنان در نزد امیر بشیر شهابی تقرب داشت و امور دبیری وی را برعهده گرفت...
-
واژههای مشابه
-
جبران بطرس
لغتنامه دهخدا
جبران بطرس . [ ج ُ ران ْ ب ُ ] (اِخ ) وی قاضی و وکیل دعاوی بود و زبانهای عربی و ترکی و روسی را بخوبی میدانست . در بیروت متولد شد و «جریدةالمدرسه » را تأسیس کرد. او راست : روایات مدرسیة. او بسال 1350 هَ .ق . 1931 م . درگذشت . (از معجم المؤلفین ).
-
واژههای همآوا
-
بترس
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: betars طاری: betars طامه ای: botars طرقی: betars کشه ای: betars نطنزی: batars
-
جستوجو در متن
-
پطرس
لغتنامه دهخدا
پطرس . [ پ ِ رُ ] (اِخ ) غالی پاشا. رجوع به غالی پاشا و بطرس شود.
-
شاعر
لغتنامه دهخدا
شاعر. [ ع ِ ](اِخ ) (الخوری ) بطرس الماورنی اللبنانی . او راست : «فاکهة الالباب فی تاریخ الاحقاب ». (معجم المطبوعات ).
-
فطرس
لغتنامه دهخدا
فطرس .[ ف ُ رُ ] (اِخ ) نام یکی از حواریان عیسی علیه السلام . (یادداشت مؤلف ). پطرس . بطرس . رجوع به پطرس شود.
-
جاویش
لغتنامه دهخدا
جاویش . (اِخ ) خلیل بن بطرس . او راست : نجاة المکره المظلوم من اختراع العوائد والرسوم . این کتاب در 1857م . در بیروت بطبع رسیده است . (از معجم المطبوعات ).