کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بطراخیون پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بطراخیون
لغتنامه دهخدا
بطراخیون . [ ب َ ] (معرب ، اِ) به لغت یونانی نوعی از کرفس صحرایی باشد و آن گرم و خشک است در چهارم . (برهان ) (آنندراج ). کبیکج . (تذکره ٔ داود ضریر انطاکی ). || بطارخ . (فهرست مخزن الادویه ) (تذکره ٔ داود ضریر انطاکی ). و رجوع به بطارخ و ترجمه ٔ فران...
-
جستوجو در متن
-
حدیدی
لغتنامه دهخدا
حدیدی . [ ح َ] (ع اِ) کبیکج . سوسک . سوشک . کف الضبع (السبع). و بیونانی بطراخیون و سالتین (شالبین ) اغریون و بترکی ماستواچیچگی . رجوع به ابن بیطار و ترجمه ٔ لکلرک شود.
-
بطارخ
لغتنامه دهخدا
بطارخ . [ ب َ رُ ] (اِ) بطراخیون . اسم ماده ٔ تخم ماهی است که هنوز تخم نشده باشد و جامد او بقدر انگشتی وسایل او نیز میباشد مانند ریگ ،و بهترین آن تازه ٔ مایل به زردی سایل آن است . (مخزن الادویه ). و رجوع به تذکره ٔ داود ضریر انطاکی شود.
-
کبیکج
لغتنامه دهخدا
کبیکج . [ ک َ ک َ ](اِ) نوعی از کرفس صحرایی است و آن را به عربی کف السبع و شجرةالضفادع خوانند و به شیرازی کسن ویران و به صفاهانی موسک گویند و از سموم قتاله است . با سرکه بر داءالثعلب طلا کنند نافع است . (برهان ) (از آنندراج ). || معرب از فارسی است و ...