کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بطاء پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بطاء
لغتنامه دهخدا
بطاء. [ ب َ ] (ع ص ، اِ) ج ِ بطی ٔ. (منتهی الارب ) (مهذب الاسماء) (ناظم الاطباء). رجوع به بطی ٔ شود.
-
بطاء
لغتنامه دهخدا
بطاء. [ ب ِ ] (ع مص ) درنگ کردن و آهستگی نمودن . (منتهی الارب ). درنگی شدن . (تاج المصادر بیهقی ). بُطء. و رجوع به این مصدر شود.
-
واژههای همآوا
-
بتاء
لغتنامه دهخدا
بتاء. [ ب ُ ] (اِخ ) زمینی است نرم . (ناظم الاطباء). || موضعی است . (از ناظم الاطباء).
-
جستوجو در متن
-
بطء
لغتنامه دهخدا
بطء. [ ب ُطْءْ ] (ع مص ) بطاء. درنگ کردن و آهستگی نمودن . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). ضد اسراع . (از اقرب الموارد).
-
بطآی
لغتنامه دهخدا
بطآی . [ ب ُ آ ] (ع اِ)بطء. و قولهم : لم افعله بطاء یاهذا و بطآی ، یعنی نکرده ام آنرا گاهی . (منتهی الارب ). و رجوع به بطء شود.
-
تاباک
لغتنامه دهخدا
تاباک . (اِ) تپیدن و اضطراب و بیقراری و تب داشتن و مصدر آن تپیدن و بطاء معرب است . (آنندراج ذیل تاپاک ) : از غم و غصه دل دشمنت بادگاه در تاباک و گاهی در سنخج .منصور منطقی .رجوع به تاپاک در همین لغت نامه شود.
-
بطی
لغتنامه دهخدا
بطی ٔ. [ ب َ ] (ع ص ) سست رو. ج ، بِطاء. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). درنگ کننده و آهسته . (آنندراج ) (غیاث ) (فرهنگ نظام ) (از مهذب الاسماء). آهسته و سست و کند. (ناظم الاطباء). مقابل تند و سریع : ...طایفه ٔ حکماء هندوستان در فضایل بزرجمهر سخن می گ...
-
ت
لغتنامه دهخدا
ت . (حرف ) چهارمین حرف الفبای پارسی و سومین حرف الفبای تازی و حرف بیست و دوم از ابجد است واز حروف مسروری و از حروف هوائی است و از حروف شمسیه و ناریه و هم از حروف مرفوع و مصمته و نیز از حروف مهموسه ٔ نطعیه است ، و آنرا تای قرشت و تای مثناة فوقانی گوین...