کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بصار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بصار
لغتنامه دهخدا
بصار. [ ب ِ ] (اِخ ) نام جد نصیربن دهمان . (منتهی الارب ) (آنندراج ).
-
بصار
لغتنامه دهخدا
بصار. [ ب ِ ] (ع اِ) ج ِ بَصْرَه یا بَصِرَه . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد). رجوع به بصرة شود.
-
بصار
لغتنامه دهخدا
بصار. [ ب ِ ] (ع مص ) مباصرة. (ناظم الاطباء). رجوع به مباصرة شود.
-
واژههای همآوا
-
بسار
لغتنامه دهخدا
بسار. [ ب ِ ] (ع اِ) ج ِ بُسر. نو و تازه از هر چیزی . (آنندراج ) (ناظم الاطباء). ج ِ بسر. (اقرب الموارد). رجوع به بسر شود.
-
جستوجو در متن
-
بصاری
لغتنامه دهخدا
بصاری . [ ب ِ ] (ص نسبی ) منسوب به بصار که بطن (تیره )ای است از اشجع و آن بصاربن سبیعبن بکربن اشجع... است . (از سمعانی ) (از اللباب ).
-
بصر
لغتنامه دهخدا
بصر. [ ب ِ ] (ع اِ) بصره . سنگ سپید نرم . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ). سنگ سفید نرم . (آنندراج ). ج ، بصار. سنگ سست که با سپیدی زند. (از مهذب الاسماء). و رجوع به بصره شود.
-
بصرة
لغتنامه دهخدا
بصرة. [ ب َ رَ ] (ع اِ) زمین درشت . || سنگ سپید نرم . ج ، بِصار. (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). سنگ سست . (مهذب الاسماء).