کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بشنژه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بشنژه
لغتنامه دهخدا
بشنژه . [ ب ُ ن َ / ن ِ ژَ ] (اِ) بشنزه . چنگالی باشد که از آرد کنجد و خرما یا از نان گرم و روغن سازند و اصح این است . (از برهان ) (از ناظم الاطباء). چنگالی باشد که از نان تنک و خرما و روغن بسازند و به یکدیگر بمالند و بخورند. (انجمن آرا) (آنندراج ). ...
-
جستوجو در متن
-
بشنزه
لغتنامه دهخدا
بشنزه . [ ب َ ن ِ زَ / زِ ] (اِ) صورتی از بشنژه رجوع به بشنژه شود.
-
چنگالی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت نسبی، منسوب به چنگال) [قدیمی] čangāli خوراکی که از روغن، شکر، آب و نان خردشده درست میکنند؛ چنگالخوست؛ چنگالخست؛ چنگالخوش؛ انگشتو؛ بشتره؛ بشتزه؛ بشنزه؛ بشنژه.
-
بشتره
لغتنامه دهخدا
بشتره . [ ب َ / ب ُ ت ِ رَ ] (اِ) بشنزه .بشنژه . بشتیره . حلواییست که خرما و نان باریک کرده مثل چنگال یکجا میمالند . (شرفنامه ٔ منیری ). حلوائیست که از آرد کنجد و خرما یا از نان باریک کرده مثل چنگال یکجا می مالند. (مؤیدالفضلاء) . چنگالی باشد که می خ...