کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بشترم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
بشترم
/boštaram/
معنی
نوعی بیماری پوستی که علائم آن جوشهای ریز سرخرنگ در پوست و خارش است.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
بشترم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹بشتر، بسترم› (طب قدیم) boštaram نوعی بیماری پوستی که علائم آن جوشهای ریز سرخرنگ در پوست و خارش است.
-
بشترم
فرهنگ فارسی معین
(بُ تُ یا تِ رَ) ( اِ.) = بشتر: جوش های ریز و متورم که روی پوست بدن ظاهر شود و خارش بسیار دارد.
-
بشترم
لغتنامه دهخدا
بشترم . [ ب ُ ت َ رَ / ب ُ ت ُ رُ ] (اِ) بشتر. جوشش و دمیدگی باشد با خارش که در اعضای آدمی بهم رسد و بشره آدمی را سرخ سازد و آن را به عربی شرا گویند. (برهان ) (از ناظم الاطباء). دمیدگی اندام . (از مؤید الفضلاء) (شرفنامه ٔ منیری ) ((ز انجمن آرا: بشتر...
-
جستوجو در متن
-
بسترم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (طب قدیم) [قدیمی] bostorm = بشترم
-
بشتر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (طب قدیم) boštar = بشترم
-
بسترم
لغتنامه دهخدا
بسترم . [ ب ُ ت ُ ] (اِ) بشترم . جوشش و دمیدگی اعضا باشد. (رشیدی ) (ناظم الاطباء). رجوع به بشترم شود.
-
یشترم
لغتنامه دهخدا
یشترم . [ ی َت َ رَ ] (اِ) بثره و آبله و تاول کوچک . (ناظم الاطباء). بشترم . و این ضبط صحیح است . (یادداشت لغتنامه ).
-
بشتر
لغتنامه دهخدا
بشتر. [ ب ُ ت َ ] (اِ) بشترم . ورم و آماس و دمیدگی و جوش باشد که بر بدن و اندام آدمی برآید و آن را به عربی شرا گویند. (برهان ). دمیدگی اندام . (شرفنامه ٔ منیری ). جوششی که بواسطه ٔ فساد خون و غلبه ٔ صفرا بر اندام برآید و بشره را سرخ سازد و خارش کند و...
-
بشتری
لغتنامه دهخدا
بشتری . [ ب ُ ت َ ] (ص نسبی ) شخصی را گویند که علت شرا داشته باشد و آن نوعی از ورم و آماس و دمیدگی و جوششی باشد که در بدن واعضای آدمی بهم رسد. (برهان ) (از مؤید الفضلاء) (آنندراج ). منسوب به بشتر یعنی کسی که مبتلا به بشتر شده باشد. (ناظم الاطباء). و...