کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بشاورد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
بشاورد
/bošāvard/
معنی
زمین پشتهپشته؛ زمین ناهموار و دارای کتل و کریوه.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
بشاورد
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹بستاوند› [قدیمی] bošāvard زمین پشتهپشته؛ زمین ناهموار و دارای کتل و کریوه.
-
بشاورد
فرهنگ فارسی معین
(بُ وَ) ( اِ.) زمین تپه ماهور، زمین ناهموار.
-
بشاورد
لغتنامه دهخدا
بشاورد. [ ب َ وَ ] (اِخ ) بشأور. شهریست بناحیت پارس توانگر ازگرد وی . یکی باره است شاپورخسرو کرده است و اندر وی دو آتشکده است که آن را زیارت کنند و بنزدیک وی کوهیست که بر آن صورت هر ملکی و موبدی و مرزبانی که بوده است نگاشته است و سرگذشتهای ایشان بر ...
-
بشاورد
لغتنامه دهخدا
بشاورد. [ ب ُ وَ ] (اِ) زمین پشته پشته را گویند. (برهان ) (از سروری ) (اوبهی ) (مؤید الفضلاء) (از رشیدی ). زمین ناهموار. (ناظم الاطباء). صاحب برهان بمعنی پشته پشته آورده و این همان لغت بستاوند است و یکی ازین دو مصحف شده است . (از انجمن آرا) (از آنند...
-
جستوجو در متن
-
بستاوند
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [قدیمی] bostāvand ویژگی زمین پشتهپشته؛ زمین ناهموار؛ بشاورد.
-
زیارت کردن
لغتنامه دهخدا
زیارت کردن . [ رَ ک َ دَ ] (مص مرکب ) دریافتن مقام متبرک یا شخص متبرک . (آنندراج ). اعتمار. زور. زیارة. (ترجمان القرآن ) (منتهی الارب ) : اندر بشاورد به ناحیت پارس دو آتشکده است که آنرا زیارت کنند. (حدود العالم ).درراه خدا دو کعبه آمد منزل یک کعبه ٔ ...
-
آتشکده
لغتنامه دهخدا
آتشکده . [ ت َ ک َ دَ / دِ ] (اِ مرکب ) پرستشگاه مغان و جای آتش افروختن . بیت النار. بیت النیران . آتشگاه : ای آنکه من از عشق تو اندر جگر خویش آتشکده دارم سد و بر هر مژه ای ژی . رودکی .بگه رفتن کآن ترک من اندر زین شددل من زآن زین آتشکده ٔبرزین شد. اب...