کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بشاش پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
بشاش
/baššāš/
معنی
۱. خندهرو؛ خوشرو.
۲. شادمان؛ شاد و خرم.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
ابروگشاده، بانشاط، بسام، خرم، خشنود، خندان، خوشخو، خوشرو، شاد، شادمان، شنگول، گشادهرو، نیکرو، هیراد ≠ مغموم، درهم، بقکرده، گرفته
برابر فارسی
خندان، خوشرو، خنده رو
دیکشنری
alive, cheerful, gladsome, jovial
-
جستوجوی دقیق
-
بشاش
واژگان مترادف و متضاد
ابروگشاده، بانشاط، بسام، خرم، خشنود، خندان، خوشخو، خوشرو، شاد، شادمان، شنگول، گشادهرو، نیکرو، هیراد ≠ مغموم، درهم، بقکرده، گرفته
-
بشاش
فرهنگ واژههای سره
خندان، خوشرو، خنده رو
-
بشاش
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] baššāš ۱. خندهرو؛ خوشرو.۲. شادمان؛ شاد و خرم.
-
بشاش
فرهنگ فارسی معین
(بَ شّ) [ ع . ] ( اِ.) گشاده روی ، خوشروی ، خوش منش .
-
بشاش
لغتنامه دهخدا
بشاش . [ ب َ ] (اِ) در فارسی بند آهنین یا سیمین که بر تخته ٔ در صندوق زنند و به مسمار بدوزند برای استحکام . || موی گردن اسب . (مؤید الفضلاء). رجوع به بش شود. || ناقص و فرومایه . (مؤید الفضلاء).
-
بشاش
لغتنامه دهخدا
بشاش . [ ب َش ْ شا ] (ع ص ) کسی که دارای خوشرویی و شادمانی بسیار باشد. (ناظم الاطباء). مرد خنده رو. (آنندراج ). خوش و تازه رو. (غیاث ). همیشه خندان . (ناظم الاطباء). در عربی به معنی خرم و گشاده روی . (از مؤید الفضلاء). گشاده روی .خوش طبع. هشاش . شکف...
-
بشاش
دیکشنری فارسی به عربی
مبتهج , مسرة , موافق
-
جستوجو در متن
-
vapourish
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بشاش دادن
-
perked up
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بشاش
-
beaming
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تابش، بشاش، درخشان، پرتودار
-
blithesome
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فریبنده، بشاش، شوخ، سرحال
-
گشاده دل
فرهنگ فارسی معین
( ~ . دِ) (ص مر.) بشاش ، جوانمرد.
-
roseate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
roseate، گلگون، خوش بین، گلی، بشاش
-
cheerful
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بشاش، خوش، خوشحال، مسرور، منبسط