کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بسکتبال پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
بسکتبال
/basketbāll/
معنی
نوعی ورزش گروهی که با دو تیم پنجنفره و در زمینی مستطیلشکل انجام میشود و هر گروه سعی میکنند توپ را وارد حلقۀ تیم مقابل کند.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
basketball
-
جستوجوی دقیق
-
بسکتبال
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [انگلیسی: basketball] (ورزش) basketbāll نوعی ورزش گروهی که با دو تیم پنجنفره و در زمینی مستطیلشکل انجام میشود و هر گروه سعی میکنند توپ را وارد حلقۀ تیم مقابل کند.
-
بسکتبال
فرهنگ فارسی معین
(بَ کِ) [ انگ . ] (اِمر.) نوعی ورزش با توپ که در آن دو تیم پنج نفری در زمین مخصوص بازی می کوشند که توپ را با دست از حریف بگیرند و از یک سبد توری که بر پایه بلندی قرار دارد عبور دهند.
-
بسکتبال
لغتنامه دهخدا
بسکتبال . [ ب َ ک ِ ] (انگلیسی ، اِ مرکب ) باسکتبال . مرکب از باسکت بمعنی سبد و زنبیل و بال بمعنی توپ ، نوعی بازی است که حریفان باید توپ را با دست در سبد طرف که بر پایه ای به ارتفاع سه متر قرار دارد بیفکنند تا برنده شوند.
-
واژههای مشابه
-
بازی بسکتبال
دیکشنری فارسی به عربی
کرة السلة
-
جستوجو در متن
-
basketball
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بسکتبال، بازی بسکتبال
-
basketballs
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بسکتبال، بازی بسکتبال
-
basketwoman
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بسکتبال
-
bescatter
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بسکتبال
-
bistorts
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بسکتبال
-
backster
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بسکتبال
-
basipterygial
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بسکتبال
-
basipetal
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بسکتبال
-
basketballer
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بسکتبال