کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بسهولت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بسهولت
فرهنگ واژههای سره
به آسان
-
بسهولت
لغتنامه دهخدا
بسهولت . [ ب ِ س ُل َ ] (ق مرکب ) بآسانی و بی دشواری . (ناظم الاطباء).
-
واژههای مشابه
-
بسهولت قابل استفاده
دیکشنری فارسی به عربی
مفيد
-
جستوجو در متن
-
hands-down
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دستها پایین، بسهولت، بدون کوشش، بدون احتیاط
-
hands down
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دستها پایین، بسهولت، بدون کوشش، بدون احتیاط
-
slipover
دیکشنری انگلیسی به فارسی
لغزیدن روی، لغزنده، روکش متکا، بسهولت جابجا شونده
-
squashy
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اسکواشی، لهشونده، کدویی، بسهولت خرد وله شونده
-
stereometric
دیکشنری انگلیسی به فارسی
استریومتریک، برجسته، بسهولت قابل اندازه گیری، وابسته بترسیمات برجسته
-
squashiest
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اسکاچ ترین، لهشونده، کدویی، بسهولت خرد وله شونده
-
زودگشای
لغتنامه دهخدا
زودگشای . [ گ ُ ] (نف مرکب ) آنچه زود بگشاید مانند قفل و امثال آن . (آنندراج ). قفلی که بسهولت و آسانی گشاده گردد. (ناظم الاطباء).
-
روایش
لغتنامه دهخدا
روایش . [ رَ ی ِ ] (اِمص ) رواج فروش اسباب و متاعهای باقیمت که بسهولت فروخته شوند. (ناظم الاطباء). روایی و سهولت در فروش امتعه و اثاث پرقیمت . (از اشتینگاس ).
-
بدحساب
لغتنامه دهخدا
بدحساب . [ ب َ ح ِ ] (ص مرکب ) آنکه در معاملات خود، درستی را پیشه نسازد. آنکه وام خود را بموقع و بسهولت نپردازد. مقابل خوش حساب . (فرهنگ فارسی معین ).
-
handy
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مفید است، دستی، سودمند، دم دستی، قابل استفاده، مقتدر، ماهر، سریع، بسهولت قابل استفاده، سهل الاستعمال، اماده، روان، بادست انجام شده، موجود، چابک، چالاک، استاد در کار خود