کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بسماط پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بسماط
لغتنامه دهخدا
بسماط. [ ] (معرب ، اِ) خبز رومی . کمک بقسمات . (یادداشت مؤلف ). بسکمات . بسکماج . نان سوخاری . بیسکویت . متداول امروز عراق باسماق ، مأخوذ از ترکی .
-
جستوجو در متن
-
خبز رومی
لغتنامه دهخدا
خبز رومی . [ خ ُ زِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) بقسماط. بقسمات . کعک . بشماط. بسماط . (یادداشت بخط مؤلف ).