کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بسط خودآگاهی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
consciousness expansion
بسط خودآگاهی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] روشی برای کمک به افراد بهمنظور تعدیل افکار آنها، بهویژه برای پذیرفتن هرچهبیشتر یک باور جدید که عموماً در فعالیتهای گروهی انجام میشود
-
واژههای مشابه
-
بَسَطَ
فرهنگ واژگان قرآن
گسترش داد-وسعت داد
-
بسط دادن
واژگان مترادف و متضاد
۱. گسترشدادن، وسعت بخشیدن ۲. شرح دادن، به تفصیلبیان کردن
-
بسط دادن
فرهنگ واژههای سره
گستردن، گسترانیدن
-
بسط دادن
فرهنگ واژههای سره
باز کردن
-
بسط دادن
فرهنگ فارسی معین
(بَ. دَ) [ ع - فا. ] (مص م .) 1 - توسعه دادن . 2 - به تفصیل گفتن .
-
بسط دادن
لغتنامه دهخدا
بسط دادن . [ ب َ دَ ] (مص مرکب ) گشاد دادن . (آنندراج ). شرح دادن . منبسط کردن . توسعه دادن . (فرهنگ فارسی معین ). به تفصیل گفتن . به شرح بازنمودن . (فرهنگ فارسی معین ) : و مناقب خاندان مبارک شهنشاهی را شرحی و بسطی داده شده . (کلیله و دمنه ).در شرح ف...
-
بسط الکسر
دیکشنری عربی به فارسی
صورت کسر , شمارنده
-
بسط یابنده
دیکشنری فارسی به عربی
نقالة
-
بسط یافتن
دیکشنری فارسی به عربی
توسع
-
بسط دادن
دیکشنری فارسی به عربی
امتداد , تضخم , توسع , صعد
-
expanding spread
گسترش بسطیابنده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ژئوفیزیک] نوعی آرایش لرزهای که در آن گیرندهها بهازای هر عملکرد چشمهای معین به فواصل دورتر منتقل میشوند
-
قبض و بسط
لغتنامه دهخدا
قبض و بسط. [ ق َ ض ُ ب َ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) از نظر صوفی دو حالت است که پس از ترقی عبد از حالت خوف و رجاءپیدا میشود. قبض برای عارف چون خوف است برای مستأمن و تفاوت میان قبض و بسط و خوف و رجاء آن است که خوف و رجاء مربوط است به امری خوش یا ناخوش ...
-
بسط پیدا کردن
لغتنامه دهخدا
بسط پیدا کردن . [ ب َ پ ِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) توسعه یافتن . امتداد پیدا کردن .