کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بست و گشاد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بست و گشاد
لغتنامه دهخدا
بست و گشاد. [ ب َ ت ُ گ ُ ] (ترکیب عطفی ، اِمص مرکب ) بستن و باز کردن . (فرهنگ فارسی معین ). نظم و نسق . (فرهنگ نظام ).حل و عقد. (فرهنگ نظام ). ترجمه ٔ حل و عقد. (آنندراج ). رتق و فتق : تا تو در بست و گشاد کارها میان جهد نبندی ترا هیچ کار نگشاید. (مر...
-
بست و گشاد
فرهنگ گنجواژه
شل و سفت.
-
واژههای مشابه
-
بُسَّتِ
فرهنگ واژگان قرآن
کوبيده وخورد شد مثل آرد
-
batten plate
ورق بَست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی عمران] ورقی فولادی برای یکپارچه کردن دو یا چند عضو موازی
-
گوشهبَست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] ← گوشهبَست بارگُنج
-
بست نشستن
واژگان مترادف و متضاد
تحصنجستن، تحصن کردن، متحصن شدن، پناه گرفتن ≠ بست شکستن
-
bone block
استخوانبست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ارتاپزشکی] تکهاستخوانی که برای ایجاد محدودیت حرکت مفصل یا پیوند استخوان یا پر کردن حفرههای استخوان به کار میرود
-
barré (fr.), grand-barré (fr.), jeu barré (fr.), capotasto (it.) 1
تمامبست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] پردهگیری همۀ سیمها، معمولاً با انگشت سبابه در یک پردۀ واحد در آن دسته از سازهای خانوادۀ بربطها که دستانبندی شدهاند متـ . بست 2
-
capotasto (it.) 2, capo, capodastro (it.), capo d'astro (it.)
زهبست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] گیرهای قابلحرکت برای انتقال کوک پایه، در آن دسته از سازهای خانوادۀ بربطها که دستانبندی شدهاند
-
بَست 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] ← تمامبست
-
sanctuary 2
بست 3
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] هر مکانی که در آن براساس قانون یا سنت پناهجویان در اماناند
-
orthodontic appliance
بَست اَرتادندانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پیوند] هر افزارهای که برای اصلاح موقعیت دندانها به کار میرود
-
coffin fastener
بَست تابوت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] هریک از قطعات فلزی که بخشهای مختلف تابوت را به یکدیگر متصل میکنند
-
deep bite, closed-bite malocclusion, closed bite
بیشبَست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی-دندانپزشکی] نوعی بَدهمایی که در آن همپوشانی عمودی دندانهای قدامی در حالت بَرهمایی مرکزی زیاد است متـ . روبَست عمیق deep overbite همپوشانی عمودی عمیق deep vertical overlap