کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بستیباج پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بستیباج
لغتنامه دهخدا
بستیباج . [ ب َ ] (اِ) بستیناج .بلغت رومی خسک را گویند و به لغت اهل مغرب حمص الامیرخوانند. طبیعت وی سرد است به اعتدال ، و ضماد کردن بر ورمهای گرم نافع باشد. (برهان ) (آنندراج ). گیاه و علف خلال است که در ترکی قِلَر و در عربی خِلطان گویند. (شعوری ). خ...
-
جستوجو در متن
-
بستیاج
لغتنامه دهخدا
بستیاج . [ ب َ ] (اِ) بستیباج . بستیناج و رجوع به بستیباج شود.
-
سدی
لغتنامه دهخدا
سدی . [ ] (اِ) بستیباج است . (تحفه ٔ حکیم مؤمن ).
-
بستیناج
لغتنامه دهخدا
بستیناج . [ ب َ ] (معرب ، اِ). رجوع به بستیباج شود.
-
بستینج
لغتنامه دهخدا
بستینج . [ ب َ ن َ ] (معرب ، اِ) معرب بستینه . اُخُلَّه . رجوع به بستیباج یا بستیناج و بستیاج شود.
-
بستناج
لغتنامه دهخدا
بستناج . [ ب َ ت ِ ] (اِ) الخلال . (تذکره ٔ داود ضریر انطاکی ص 78). و این صورت نزدیکتر بحقیقت است از بستیباج برهان و بستیاج فهرست مخزن الادویه . (یادداشت مؤلف ). و رجوع به دزی ج 1 ص 83 و بستیباج و بستیاج شود.
-
درمنه
لغتنامه دهخدا
درمنه . [ دَ م َ ن َ / ن ِ / دَ / دِرَ ن َ / ن ِ ] (اِ) نوعی از گیاه دوائی . (غیاث ) گیاهی است که اسبان را چرانند. (شرفنامه ٔ منیری ). اسم فارسی شیح است . (فهرست مخزن الادویه ) (تحفه ٔ حکیم مؤمن ). رستنیی که دفع کرم کند. (ناظم الاطباء). ترکی و ارمنی...
-
خارخسک
لغتنامه دهخدا
خارخسک . [ خ َ س َ ] (اِمرکب ) خاری باشد سه پهلو بهترین آن بستانی بود و آن را مغربیان حمص الامیر خوانند معتدل است و آن را در جای که کک بسیار باشد بیفشانند همه بمیرند. (آنندراج ) (برهان قاطع). نام نباتی است که در خرابه ها و نزدیک آبها می روید شاخه های...