کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بستنی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
beverages and frozen desserts
آبمیوهبستنیفروشی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گردشگری و جهانگردی] واحد پذیرایی که در ارائۀ نوشیدنیهایی مانند چای و قهوه و آبمیوه یا پیغذاهای سرد مانند بستنی تخصص دارد
-
ice milk
بستنی کمچربی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم و فنّاوری غذا] بستنی حاوی 3 تا 6 درصد چربی
-
چرخ بستنی سازی
لغتنامه دهخدا
چرخ بستنی سازی . [ چ َ خ ِ ب َ ت َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) دستگاهی که بوسیله ٔ آن بستنی میسازند. چرخ بستنی . چرخی که ظرف بستنی را درون یخ می چرخاند.
-
قیف(برای بستنی قیفی)
دیکشنری فارسی به عربی
مخروط
-
شربت و بستنی
فرهنگ گنجواژه
خوردنیهای تابستانی و خنک.
-
بستنی مخلوط با شربت وغیره
دیکشنری فارسی به عربی
طوف
-
جستوجو در متن
-
بار
لهجه و گویش تهرانی
مواد بستنی: بار سفت کردن= بستنی درست کردن
-
bedpost
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بستنی
-
linecut
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بستنی
-
bedeafen
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بستنی
-
linecuts
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بستنی
-
bedeman
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بستنی
-
bedrug
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بستنی
-
shrublet
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بستنی
-
bedlids
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بستنی