کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بستر لنگر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
anchor buoy
شناوۀ لنگر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] بویۀ کوچکی برای نشان دادن موقعیت لنگر، زمانی که لنگر در بستر دریا قرار دارد متـ . بویۀ لنگر
-
grow, lead 2
سمت زنجیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] سمت و سوی زنجیر لنگر در بستر دریا هنگامی که شناور در لنگر است
-
anchor's aweigh/ anchor aweigh
لنگرآونگ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] وضعیتی در عملیات لنگربرداری که در آن، لنگر از بستر دریا جدا میشود
-
anchored
لنگرانداخته
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] وضعیت شناوری که حداقل با یک لنگر به بستر دریا مهار شده باشد
-
anchoring
لنگراندازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] لنگر انداختن برای مهار شناور به بستر دریا
-
anchor apeak, apeak, apeek
لنگربرپا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] مرحلهای از لنگربرداری که در آن لنگر در حال جدا شدن از بستر دریا حالت شاقولی پیدا میکند
-
weighing anchor
لنگربرداری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] بالا کشیدن لنگر از بستر دریا بهمنظور آماده شدن کشتی برای حرکت
-
brought up, come to, got her anchor
لنگرگرفت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] وضعیتی که در آن لنگر در بستر دریا مستقر میشود و شناور را از حرکت بازمیدارد
-
at anchor
درلنگر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] ویژگی شناوری که لنگر آن پایین فرستاده شده و در بستر دریا گیر کرده است
-
dredging down
لنگرکشان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] ویژگی شناوری که لنگر آن در بستر دریا کشیده میشود و سر شناور رو به باد یا جریان آب است
-
riding scope, scope 1
دامنۀ زنجیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] نسبت طول زنجیرِ بهآبدادهشده از دهانۀ دالان زنجیر تا لنگر به ارتفاع دالان زنجیر تا بستر دریا
-
لاادیس
لغتنامه دهخدا
لاادیس . [ اُ ] (اِخ ) نام مادر سِلکوس اول ملقب به نیکاتور (فاتح ) و همسر آنتیوخوس . یکی از سرداران نامی فیلیپ دوم مقدونی . لاادیس یا لااُدیسه را بگفته ٔ ژوستن (کتاب 15، بند4) افسانه ای است بدین گونه : آنتیوخوس شبی در خواب دید که آپلن (رب النوع آفتاب...
-
رب النوع
لغتنامه دهخدا
رب النوع . [ رَب ْ بُن ْ ن َ ] (ع اِ مرکب ) فرشته ای که حق تعالی برای پرورش و حفاظت هر نوع نباتات و حیوانات و جمادات مقرر فرموده چنانکه برای پرورش هر نوع ، فرشته ای علیحده است . (آنندراج ). ج ، ارباب انواع . (یادداشت مرحوم دهخدا). در فرهنگ لغات واصطل...
-
آهنگ
لغتنامه دهخدا
آهنگ . [ هََ ] (اِ) قصد. عزم . عزیمت . عمد. (ادیب نطنزی ). تعمد. نیت . بسیج . تأمیم . استواء. اندیشه .توجه به . برفتن بسوی . حرد. نحو. اراده : خسرو غازی آهنگ بخارا داردزده از غزنین تا جیحون تاژ و خرگاه . بهرامی .بد گشت چرخ با من بیچاره وآهنگ جنگ دار...
-
نهادن
لغتنامه دهخدا
نهادن . [ ن ِ / ن َ دَ ](مص ) گذاشتن . (آنندراج ) (ناظم الاطباء). چیزی را در جائی گذاشتن . (فرهنگ فارسی معین ). قرار دادن . (ناظم الاطباء). هشتن : لادرا بر بنای محکم نه که نگهدار لاد بن لاد است . فرالاوی .چون سپرم نه میان بزم و نوروزدر مه بهمن بیار و...