کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بستان جی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بستان جی
لغتنامه دهخدا
بستان جی . [ ب ُ ] (اِ مرکب ) رجوع به بستان چی شود.
-
واژههای مشابه
-
بستانچهر
فرهنگ نامها
(تلفظ: bostān čehr) (بُستان = بوستان + چهر = چهره و روی) ، کسی که چهره و روی او مانند باغ و گلزار زیباست ؛ (به مجاز) زیباروی .
-
هشت بستان
لغتنامه دهخدا
هشت بستان . [هََ ب ُ ] (اِخ ) به معنی هشت باغ است که کنایه از هشت بهشت باشد. (برهان ). رجوع به هشت باغ و هشت بهشت شود.
-
بستان آرا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت فاعلی) ‹بوستانآرا› [قدیمی] bostān[']ārā باغبان.
-
بستان افروز
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت فاعلی) ‹بوستانافروز› (زیستشناسی) [قدیمی] bostan[']afruz = تاجخروس
-
بستان پیرا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت فاعلی) ‹بوستانپیرا› [قدیمی] bostānpirā باغبان؛ کسی که گلها و درختان باغ را پیرایش میدهد.
-
بستان سرا
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹بستانسرای، بوستانسرا› [قدیمی] bostānsarā ۱. سرابُستان.۲. باغچه و باغ سر خانه.۳. خانۀ بزرگ که دارای گلها و درختان بسیار باشد.
-
بده بستان
فرهنگ فارسی معین
(بِ دِ بِ) (اِمص .) (عا.) 1 - داد و ستد، معامله . 2 - مبادله ، رد و بدل . 3 - روابط پنهانی متقابل .
-
زرجه بستان
لغتنامه دهخدا
زرجه بستان . [ زَ ج َ ب ُ ] (اِخ ) دهی از دهستان کوهپایه است که در بخش آبیک شهرستان قزوین واقع است و 1276 تن سکنه دارد و مزرعه ٔ زرجاب جزء این روستا است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).
-
شاه بستان
لغتنامه دهخدا
شاه بستان . [ ب ُ ] (اِخ ) دهی از دهستان جعفرآباد شهرستان ساوه . دارای 128 تن سکنه .آب آن از قنات و محصول آن غلات و بنشن و پنبه و شغل اهالی زراعت است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).
-
طاق بستان
لغتنامه دهخدا
طاق بستان . [ ق ِ ب ُ ] (اِخ ) نام محلی کنار راه سنندج و کرمانشاهان بین گاوبنده و کرمانشاهان ، در 143000 گزی سنندج و 7500 گزی کرمانشاهان . در این محل قریب به سی چهل خانوار سکونت دارند، طاقها و حجاریهای زمان ساسانیان در کنار آبادی سر راه کردستان واقع ...
-
اطفال بستان
لغتنامه دهخدا
اطفال بستان . [ اَ ل ِ ب ُ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) رجوع به اطفال باغ شود.
-
بده بستان
لغتنامه دهخدا
بده بستان . [ ب ِ دِه ْ ب ِ ](اِمص مرکب ) در تداول عامه ، ستد و داد. داد و ستد. معامله . بیع و شری . (یادداشت مؤلف ). بده و بستان .
-
بستان ابراهیم
لغتنامه دهخدا
بستان ابراهیم . [ ب ُ ن ُ اِ ] (اِخ ) در بلاد اسد است . (منتهی الارب ). در بلاد اسد است و ابیوردی آورده است :و من بستان ابراهیم غنَّت حمائم تحتها فنن رطیب .(از معجم البلدان ).