کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بسارده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
بسارده
/besārde/
معنی
زمینی که آن را شخم زده و برای کاشتن آماده کرده باشند.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
بسارده
فرهنگ فارسی عمید
(صفت مفعولی) (کشاورزی) [قدیمی] besārde زمینی که آن را شخم زده و برای کاشتن آماده کرده باشند.
-
بسارده
فرهنگ فارسی معین
(بَ یا بِ دِ) (ص مف .) 1 - زمین شخم شده . 2 - زمین آبیاری شده برای کاشتن .
-
بسارده
لغتنامه دهخدا
بسارده . [ ب َدَ ] (ن مف ) زمینی را گویند به جهت چیزی کاشتن آب داده باشند. (برهان ) (انجمن آرا) (آنندراج ) (رشیدی ) (فرهنگ نظام ) (سروری ) (ناظم الاطباء). زمین آب داده و آماده ٔ کشت . (دِمزن ). زمینی که برای زراعت شخم و آبیاری شده باشد. در کتاب «السا...