کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بساخ پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بساخ
لغتنامه دهخدا
بساخ . [ ب َ ] (اِ) بساج . تباهی وبدی و فساد. (ناظم الاطباء: بساج ). بدبختی . بدی و اغتشاش و آشوب و بی نظمی و فتنه و فساد. (دِمزن : بساج ). و رجوع به شعوری ج 1 ورق 154 - 155 شود : همه را همت ماخ و همه برراه بساخ همه را کون فراخ و همه را روزی تنگ . قر...
-
جستوجو در متن
-
بساج
لغتنامه دهخدا
بساج . [ ب َ ] (اِ) فتنه و فساد. (ناظم الاطباء) (دِمزن ). بساخ . (ناظم الاطباء). رجوع به بساخ شود.
-
ماخ
لغتنامه دهخدا
ماخ . (ص ) زر قلب و ناسره را گویند. (برهان ) (ناظم الاطباء). زر ناسره بود.(جهانگیری ) (از آنندراج ) (انجمن آرا). نبهره بود ازسیم و زر. (لغت فرس اسدی چ اقبال ص 87) : جوان شد حکیم باز جوانمرد و دل فراخ یکی پیرزن خرید بیک مشت سیم ماخ .عسجدی (نسخه ٔلغت ا...
-
باخ
لغتنامه دهخدا
باخ . (اِ) بمعنی راه باشد که عربان طریق گویند. (برهان ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). || تاریک . (فرهنگ ضیاء). || شعوری بمعنی زیبایی و حسن و جمال گرفته و بیت ذیل را از ابوالمعالی شاهد آورده است : نکردی چرا عاشقان دل فراخ خدا آفریده ترا حسن و باخ (؟) || ...
-
تنگ
لغتنامه دهخدا
تنگ . [ ت َ ] (ص )ضد فراخ بود. (لغت فرس اسدی چ اقبال ص 278) (شرفنامه ٔ منیری ) (انجمن آرا) (آنندراج ). نقیض فراخ باشد. (برهان ). بی وسعت و ضیق و کم عرض . نقیض فراخ . (ناظم الاطباء). پهلوی تنگ بمعنی ضیق . (حاشیه ٔ برهان چ معین ). باریک . کم عرض . اندک...