کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بزک و دوزک پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بزک و دوزک
فرهنگ گنجواژه
آرایش.
-
واژههای مشابه
-
بَزَک
لهجه و گویش بختیاری
bazak آرایش.
-
اسباب بَزَک
لهجه و گویش تهرانی
لوازم آرایش
-
بَزَک،() کردن
لهجه و گویش تهرانی
آرایش
-
ته بزک
لهجه و گویش تهرانی
آرایش مختصر
-
جستوجو در متن
-
چُسان(و) فِسان،()کردن
لهجه و گویش تهرانی
آرایش،بزک دوزک
-
چاسان فاسان کردن
لغتنامه دهخدا
چاسان فاسان کردن . [ ک َ دَ ] (مص مرکب ) در تداول عوام از زنان بمزاح ، بزک کردن . آرایش کردن . بزک دوزک کردن . آرایش کردن زن روی خود را با سفیدآب و سرخاب و وسمه و سرمه و غیره .
-
چاسان فاسان
لغتنامه دهخدا
چاسان فاسان . (اِ مرکب ، اتباع ) در تداول عوام : آرایش . بزک . توالت . صدکار. آرایش زن روی را با سرخاب و سفیداب و وسمه و خطاط و غیره . آرایش زن چهره خود را بسفیداب و سرخاب و وسمه و سرمه و غیره . در تداول عوام : بزک دوزک . آرای گیرای . (در اصطلاح زنان...