کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بزک خانه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بزک خانه
لغتنامه دهخدا
بزک خانه . [ ب َ زَ ن َ / ن ِ ] (اِ مرکب ) جای توالت و آرایش زنان . رجوع به بزک شود.
-
واژههای مشابه
-
بَزَک
لهجه و گویش بختیاری
bazak آرایش.
-
بزک کردن
لغتنامه دهخدا
بزک کردن . [ ب َ زَک ْ، ک َ دَ ] (مص مرکب ) چاسان فاسان کردن . سرخاب و سفیداب بر روی مالیدن و سرمه و وسمه و خطاط و خال کردن و زیر ابرو برداشتن و بند انداختن و گلگونه و غازه و وسمه کردن روی و امثال آن . (یادداشت بخط دهخدا).
-
بزک دوزک
لغتنامه دهخدا
بزک دوزک . [ ب َ زَ زَ ] (اِ مرکب ، از اتباع ) چاسان فاسان . آرایش زن روی خود را بسرخاب و سفیداب و وسمه و سرمه و جز آن . بزک . و با کردن صرف می شود. (یادداشت بخط دهخدا). و رجوع به بزک شود.
-
خوانچه ٔ بزک
لغتنامه دهخدا
خوانچه ٔ بزک . [ خوا / خا چ َ / چ ِ ی ِ ب َ زَ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) خوانچه ٔ آرایش است و آن خوانچه ای است که زنان اسباب آرایش و زیور خود را در آن نهند عموماً و خوانچه را که در شب زفاف اسباب آرایش و زیور عروس را در آن نهند خصوصاً. (از لغت نامه ٔ...
-
اسباب بَزَک
لهجه و گویش تهرانی
لوازم آرایش
-
بَزَک،() کردن
لهجه و گویش تهرانی
آرایش
-
بَزَک دوزک
لهجه و گویش تهرانی
آرایش غلیظ
-
ته بزک
لهجه و گویش تهرانی
آرایش مختصر
-
بزک دوزک کردن
لغتنامه دهخدا
بزک دوزک کردن . [ ب َ زَ زَک ْ، ک َ دَ ] (مص مرکب ) چاسان فاسان کردن . بزک کردن . (یادداشت بخط دهخدا). رجوع به بزک کردن شود.
-
بزک و دوزک
فرهنگ گنجواژه
آرایش.
-
زینت و بَزَک
فرهنگ گنجواژه
آرایش.
-
جستوجو در متن
-
بسوی
لغتنامه دهخدا
بسوی . [ ب ِ ی ِ ] (حرف اضافه ٔ مرکب ) بسمت و بطرف و بمقابل . (ناظم الاطباء) : و مَکاریان آن بارها رابسوی خانه ٔ خود بردن اولی تر دیدند. (کلیله و دمنه ).طلب دنیا بر وجه احسن کنید که هرکه از شما ساخته ٔ آن باشد که او را بسوی آن آفریده اند. (ترجمه ٔ مک...