کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بزن بشکن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
باد بزن
دیکشنری فارسی به عربی
نصير
-
بزن بریم
لهجه و گویش تهرانی
راه بیافت
-
بزن بهادر
لهجه و گویش تهرانی
یکه بزن،پهلوان
-
یکه بزن
لهجه و گویش تهرانی
گردن کلفت،قوی ،بی باک
-
slapstick, slapstick comedy
کمدی بزنبکوب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون، هنرهای نمایشی] نوعی کمدی تند و پرسروصدا که در آن از مضحکه و حرکات بدنی و شوخیهای بیپرده و مانند آن بسیار استفاده میشود
-
بزن و بکوب
واژگان مترادف و متضاد
۱. بزنبزن، دعوا، کتککاری ۲. مجلس رقص وپایکوبی، بزن و برقص
-
بزن و برقص
لغتنامه دهخدا
بزن و برقص . [ ب ِ زَ ن ُ ب ِ رَ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) ساز و آواز و پای کوبی .
-
بزن و بکوب
لهجه و گویش تهرانی
جشن
-
دستِ بزن ،()دارد
لهجه و گویش تهرانی
کتک زن است
-
بزن و برقص
فرهنگ گنجواژه
ساز و آواز.
-
بزن و برو
فرهنگ گنجواژه
بی دقت ، سرهمبندی، هرج و مرج.
-
بزن و بکش
فرهنگ گنجواژه
درگیری شدید.
-
بزن و بکوب
فرهنگ گنجواژه
1ـ جشن و شادی 2ـ دعوا.
-
بزن و بهادر
فرهنگ گنجواژه
پهلوان، شجاع
-
بزن و دررو
فرهنگ گنجواژه
هرج و مرج.