کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بزرگداشت پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
بزرگداشت
/bozorgdāšt/
معنی
بزرگ داشتن؛ کسی را گرامی داشتن؛ احترام کردن.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
celebration, commemoration, esteem, gala, homage, jubilee, kudos, veneration, obeisance, tribute
-
جستوجوی دقیق
-
بزرگداشت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) bozorgdāšt بزرگ داشتن؛ کسی را گرامی داشتن؛ احترام کردن.
-
بزرگداشت
دیکشنری فارسی به عربی
احترام ، إجلالٌ ، اِحْتِفاءٌ ، اِحْتِفالٌ
-
واژههای مشابه
-
بزرگداشت، بزرگداشت
واژگان مترادف و متضاد
۱. اعزاز، اعظام، تبجیل، تجلیل، تعظیم، تکریم، توقیر، گرامیداشت، نکوداشت ≠ تحقیر ۲. احترام، حرمت، رعایت
-
مراسم بزرگداشت
دیکشنری فارسی به عربی
اِحْتِفالٌ تَأْبيني
-
مجلس بزرگداشت
دیکشنری فارسی به عربی
اِحْتِفالٌ تَأْبيني
-
واژههای همآوا
-
بزرگ داشت
لغتنامه دهخدا
بزرگ داشت . [ ب ُ زُ ] (مص مرکب مرخم ، اِمص مرکب ) احترام . تعظیم . تجلیل . اعزاز. تبجیل . تکریم . تفخیم . تعزیز به . حرمت . اعظام . تعظیم به . توقیر. اکرام . (یادداشت بخط دهخدا) : دو بدر صومعه ٔ من آمدند و من از بهر بزرگداشت ایشان برخاستم و در باز ک...
-
جستوجو در متن
-
تکریم
فرهنگ واژههای سره
بزرگداشت
-
majorism
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بزرگداشت
-
تجلیل
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] tajlil بزرگداشت.
-
commemorize
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بزرگداشت
-
majoration
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بزرگداشت
-
انعام و اکرام
فرهنگ گنجواژه
بزرگداشت.