کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بر زبان افکندن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
بر زبان افکندن
لغتنامه دهخدا
بر زبان افکندن . [ ب َ زَ اَ ک َ دَ ] (مص مرکب ) کنایه از زبانزد کردن و رسوا نمودن : گلعذاری شور شوخی در جهان افکنده است همچو بلبل بیدلی را بر زبان افکنده است . دانش (آنندراج ).بی زبانی بر زبان مردمم افکنده است هستم از فیض خموشی هاگرفتار نفس .واله (آ...
-
واژههای مشابه
-
بِرَّ
فرهنگ واژگان قرآن
نيکي -باز بودن دست و پاي آدمي در کار خير(کلمه بر به معناي باز بودن دست و پاي آدمي در کار خير ميباشد ، دراصل با کلمه "بَرّ" به معناي خشکي يکي است و چون اولين تصوري که از خشکيها و بيابانها به ذهن ميرسد ، وسعت و فراخناي آن است . لذا کلمه "بِرّ " را از آ...
-
بَرِّ
فرهنگ واژگان قرآن
خشکي
-
بَر
لهجه و گویش بختیاری
ba:r بهر، سهم، قسمت.
-
بُرّ
لهجه و گویش بختیاری
borr 1. رج (در قالىبافى). نیز tap ؛ 2. گروه، دسته.
-
بَر
لهجه و گویش تهرانی
پهلو،مجاور()خیابان،()کوچه،()جاده
-
بُر
لهجه و گویش تهرانی
گروه،دسته،گله، گُر:یک ’بر آدم
-
بُر، بُر زدن، بُر خوردن
لهجه و گویش تهرانی
قاطی شدن
-
بِرّ و بِرّ
فرهنگ گنجواژه
خیره، زُل زل نگریستن.
-
بُر و بُر
فرهنگ گنجواژه
گُر و گُر، گروه گروه.
-
این بر و آن بر
فرهنگ گنجواژه
اطراف.
-
عرق بر
لغتنامه دهخدا
عرق بر. [ ع َ رَ ب ُ ] (نف مرکب ) خوی بره . داروئی که عرق باز دارد. (یادداشت مرحوم دهخدا).
-
عروس بر
لغتنامه دهخدا
عروس بر. [ ع َ ب َ ] (نف مرکب ) ساقدوش . (ناظم الاطباء).
-
علم بر
لغتنامه دهخدا
علم بر. [ ع َ ل َ ب َ ] (نف مرکب ) بمعنی علم بردار است . (آنندراج ). حامل علم : نی نی به روز عیدی و روز دعاش هست کیخسرو آبدار و سکندر علم برش .خاقانی (از آنندراج ).