کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
برگ نقشه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
برگ ریز
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) bargriz ۱. (زیستشناسی) گیاهی که در زمستان برگهای آنها میریزد و در بهار دوباره سبز میشود.۲. (اسم) پاییز؛ خزان.
-
برگ ریزان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹برگریز› bargrizān خزان؛ فصل پاییز که برگ درختان میریزد: ◻︎ شرط است که وقت برگریزان / خونابه شود ز برگ، ریزان (نظامی۳: ۵۱۴).
-
برگ ماهی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) bargmāhi نوعی ماهی کمیاب که از دریای سیاه به دریای خزر آورده شده.
-
بی برگ
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) bibarg ۱. درختی که برگهایش ریخته باشد.۲. [قدیمی، مجاز] بینوا؛ بیسروسامان.
-
هارت برگ
لغتنامه دهخدا
هارت برگ . [ ب ِ ] (اِخ ) یکی ازشهرهای اُسترو-هنگری که نزدیک مرز مجار واقع شده است و 2100 تن سکنه دارد.
-
کلم برگ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) kalambarg نوعی کلم با برگهای پهن و پیچیدهبههم که بهصورت خام و پخته مصرف میشود؛ کلمپیچ.
-
لاش برگ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] lāš[a]barg برگ پلاسیده؛ برگ ازدرختافتاده و پوسیده.
-
leaf primordium
آغازۀ برگ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] ابتداییترین ساختار در مرحلۀ نمو برگ
-
duff, duff layer
پوسبرگ
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] لایهای از مواد آلی نسبتاً تجزیهشدۀ کف جنگل که در زیر لاشبرگ قرار دارد
-
phyllotaxy, phyllotaxis
برگآذین
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] نحوۀ توزیع یا آرایش برگها بر روی ساقه و نیز نظم کلی حاکم بر این آرایش
-
leaf cloud
برگاَبر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] سامانۀ اَبر طویلی شبیه به برگ که در مراحل آغازین تشکیل وافشاری در تصاویر ماهوارهای دیده میشود
-
Pyrola
برگاَمرودی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] سردهای از برگاَمرودیان علفیِ همیشهسبز که بومی شمالگان و مناطق معتدل شمالی است
-
Pyrolaceae
برگاَمرودیان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] تیرهای از خلنگسانان با چهار سرده و 30 گونه که وجه تمایز آنها با انواع چوبی این راسته رویش علفیشان است؛ اعضای این تیره بومی نواحی معتدل سرد و قطبی نیمکرۀ شمالی هستند و در زمرۀ گیاهان همیشهسبز قرار دارند
-
Laurus
برگِ بو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] سردهای از برگبوئیانِ همیشهسبز با برگهای معطر که از آن بهعنوان ادویه یا دارو استفاده میشود و دارای سه گونه است که اغلب در نواحی مدیترانهای میرویند
-
Laurales
برگبوسانان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] راستهای از دولپهایها با هفت تیره و 85 تا 90 سرده و 2500 تا 2800 گونه که اغلب گونههای آن در مناطق گرمسیری میرویند