کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
برگۀ گُل آذین پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
واژههای مشابه
-
برگه
واژگان مترادف و متضاد
۱. ورق، ورقه، تکه کاغذ ۲. جواز، تاییدیه ۳. سند، مدرک ۴. فیش ۵. برشمیوههای خشک شده
-
برگه
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) barge ۱. برگ.۲. برگمانند؛ چیزی که شبیه برگ باشد.۳. تکههای بریدهشده از هلو یا زردآلو که آنها را در آفتاب خشک کنند.۴. نشانه و نمونۀ مال.۵. تکهای از اموال دزدیدهشده که در نزد کسی پیدا شود.۶. تکۀ کوچک کاغذ برای یادداشت؛ فیش.
-
برگه
فرهنگ فارسی معین
(بَ گِ) ( اِ.) مجازاً قطعه کاغذ یا مقوا برای نوشتن یادداشت . 2 - مدرک . 3 - میوة گوشتالوی هسته دار که هستة آن را بیرون آورده آن را خشک کنند. 4 - فرم (فره ).
-
برگه
لغتنامه دهخدا
برگه . [ ب َ گ َ / گ ِ ] (اِ مرکب ) برگ کوچکی که در پای ساقه ٔ گل است . (لغات فرهنگستان ). برگ خرد.- دوبرگه ؛ علفی است . (لغت محلی شوشتر، خطی ). || خشک کرده ٔ هلو و زردآلو چون آنرا به دو نیمه کرده و نیز هسته ٔ آن بیرون کرده باشند. نیمه کرده و خشک کر...
-
برگه
لغتنامه دهخدا
برگه . [ بِرْ / ب ِ رِگ ِ ] (اِخ ) لوئی . (1880 - 1955 م .) مهندس و هوانورد فرانسوی که یکی از نخستین سازندگان هواپیما بوده است . (فرهنگ فارسی معین ).
-
برگه
دیکشنری فارسی به عربی
شکل
-
بُرگَه
لهجه و گویش بختیاری
borga بلندى.
-
برگه
لهجه و گویش تهرانی
میوه خشک کرده
-
برگه دان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) bargedān جای قرار دادن برگهها؛ جعبه یا قفسهای که برگهها بهترتیب در آن قرار داده میشود؛ فیشیه.
-
bract
برگه 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] هریک از برگهای تغییرشکلیافته در پای گل که حدواسط کاسبرگ و برگهای طبیعی است * مصوب فرهنگستان اول
-
index card, fiche (fr.)
برگه 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] 1. ورقهای کاغذی یا مقوایی که بر روی آن مشخصات کتاب را مینویسند 2. ورقهای کاغذی که اطلاعاتی دربارۀ حقوق یا مالیات یا وجه پرداختشده در آن ذکر شود * "برگه" در معنای نخست مصوب فرهنگستان اول است.
-
follicle 2
برگه 3
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] میوۀ خشک شکوفای پُردانۀ حاصل یک برچه که در هنگام رسیدن تنها از یک طرف شکاف برمیدارد
-
form
برگه 4
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] برگهای چاپی برای درج اطلاعات خواستهشده در آن
-
flight coupon
برگۀ پرواز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] برگهای که در هنگام صدور کارت پرواز، نمایندۀ شرکت هواپیمایی از بلیت جدا میکند
-
miniature sheet of postage stamps, miniatur sheet, souvenir sheet, bloc-feuillet (fr.)
برگۀ تمبر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات - پست] ورقۀ کوچکی که بر روی آن تصویر یک یا چند تمبر پُستی مربوط به یک نوبت انتشار چاپ میشود