کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
برگک 1 پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
bracteole
برگک 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] اندامی شبیه به برگ در قاعدۀ گل در یک گُلآذین که برگه آن را احاطه کرده است
-
جستوجو در متن
-
برگچه
واژگان مترادف و متضاد
برگک، برگکوچک
-
bracteole
دیکشنری انگلیسی به فارسی
برکتول، برگچه فرعی، برگک
-
برگچه
فرهنگ فارسی معین
(بَ چِ) (اِمصغ .) تقسیمات کوچکتر یک پهنة برگ ، برگک ، برگ کوچک .
-
Bromeliaceae
آناناسیان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] تیرهای از چمنسانان بهصورت علفی چندساله و بهندرت درختچهای و دارای برگکهای رنگی
-
سپیدار
فرهنگ فارسی معین
(س ) (اِ.) درختی است از تیرة بیدها دارای گونه های مختلف ، دو پایه و گل هایش کاملاً برهنه و بدون جام و کاسه و پرچم یا مادگی فقط برگک کوچکی در بغل دمگل خود دارد. بلندی آن تا بیست متر می رسد.
-
Valerianaceae
سنبلالطیبیان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی- علوم گیاهی] تیرهای از خواجهباشیسانان یک یا چندسالۀ علفی با هشت سرده و 400 گونه که در بسیاری از نقاط جهان بهجز استرالیا میرویند؛ برگهای آنها مسطح دمبرگدار با آرایش متقابل است و اغلب بوی بد و تند دارد و گلهای کوچکشان برگهدار (brac...
-
برگچه
لغتنامه دهخدا
برگچه . [ ب َ چ َ / چ ِ ] (اِ مصغر) مصغر برگ . تقسیمات کوچکتر یک پهنه ٔ برگ را گویندکه ظاهراً نمای یک برگ اصلی را دارد، ولی با نداشتن زایده ٔ انتهائی دمبرگ متمایز است . برگ کوچک . برگک . || برگ گل . ورق گل . (فرهنگ فارسی معین ).
-
Pimpinella
بادیان رومی2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گیاهان دارویی] سردهای از کرفسیان شامل گیاهان یکساله یا چندساله با برگهای قاعدهای اغلب تقسیمنشده یا 3 بخشی یا 1 تا 4 بار شانهای و با برگهای ساقهای به اشکال گوناگون و در بخش زبرین گلآذین به شکل غلاف درآمده و با گلآذین چتر مرکب، با یا بدون ب...
-
Lallemantia iberica
بالنگوی شهری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گیاهان دارویی] گونهای بالنگو به شکل گیاه علفی یکساله با برگهای قاعدهای تخممرغی و برگهای ساقهای مستطیلیـ سرنیزهای یا مستطیلیـ تخممرغی و باریک در قاعده و برگکهایی با دندانههای منتهی به خار بلند و گلهای بنفش مایل به آبی و گاه با لبۀ زیرین...
-
Lallemantia royleana
بالنگوی شیرازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[گیاهان دارویی] گونهای بالنگو به شکل گیاه یکسالۀ پوشیده از کرکهای کوتاه و متراکم و ساقۀ منفرد یا منشعب و با برگهای زیرین تخممرغی و برگهای زبرین تخممرغیـ گوهای یا تخممرغیـ بیضوی و برگکهای گوهایـ بادبزنی و دندانهای در حاشیه و دندانههای...
-
فندقه
لغتنامه دهخدا
فندقه . [ ف َ / ف ُ دُ ق َ / ق ِ ] (اِ) گونه ای میوه ٔ خشک ناشکوفا که میوه فقط حاوی یک دانه است و این دانه آزاد است و به انساج میوه اتصالی ندارد. بهترین نمونه ٔ این میوه ها فندق است که میان بر آن چوبی و سخت میشود ولی برون بر و درون بر میوه بصورت پوست...