کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
برگماری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
برگماری
مترادف و متضاد
انتصاب، نصب ≠ برکناره
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
برگماری
واژگان مترادف و متضاد
انتصاب، نصب ≠ برکناره
-
جستوجو در متن
-
ordinations
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دستورالعمل ها، انتصاب، برگماری، دسته بندی
-
برکناری
واژگان مترادف و متضاد
انفصال، خلع، عزل ≠ انتصاب، برگماری
-
انتصاب
واژگان مترادف و متضاد
۱. برگماری، تعیین، نصب ۲. گماردن، گماشتن ≠ انتخاب
-
نصب
واژگان مترادف و متضاد
۱. برپایی ۲. انتصاب، برگماری، گمارش، منصوب ≠ عزل
-
خلع
واژگان مترادف و متضاد
۱. اخراج، انفصال، برکناری، عزل ≠ نصب ۲. معزول، برکنار، مخلوع ≠ منصوب، برگماری ۳. در آوردن، ریشهکن کردن، کندن
-
تعیین
واژگان مترادف و متضاد
۱. بازشناخت، معینسازی ۲. انتخاب، انتصاب، برگماری، گزینش، منصوب ۳. معین کردن ۴. برگماشتن، منصوب کردن ≠ عزل کردن
-
نواله
لغتنامه دهخدا
نواله . [ ن َ ل َ / ل ِ ] (اِ) لقمه . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). زماورد. (مهذب الاسماء) (دهار). زلة. (زمخشری ). بزماورد. میسر. تکه . توشه . (یادداشت مؤلف ). لقمه ٔ خوراکی برای گذاشتن در دهان . (فرهنگ فارسی معین ) : ندیمان را بخواند ام...