کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
برگشت و نکول پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
برگشت و نکول
فرهنگ گنجواژه
واخواست.
-
واژههای مشابه
-
reverse reaction, backward reaction
واکنش برگشت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] واکنش راست به چپ در واکنش دوطرفه
-
return stroke
کوب برگشت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] درخشندگی شدیدی که در آخرین مرحلۀ هر کوب آذرخش ناشی از تخلیۀ الکتریکی اَبربهزمین، از زمین به سوی پایۀ اَبر بالا میرود متـ . کوب اصلی main stroke
-
بی برگشت
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) bibargašt ۱. نابرگشتنی؛ برنگشتنی.۲. قولوقرار یا معامله که فسخ نشود.
-
backhaul 3
سفر برگشت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] نیمۀ دوم یک سفر دوطرفه از مقصد به مبدأ متـ . برگشت 3
-
recrudescence
برگشت 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] ظهور مجدد علائم بیماری، چند روز تا چند هفته پس از بهبود ظاهری
-
برگشت 3
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] ← سفر برگشت
-
wind reversal
برگشت باد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] تغییر زمانی یا مکانی سمت باد
-
backhaul 1
برگشت باربَر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] بازگشت وسیلۀ نقلیه به مبدأ پس از تحویل بار
-
reversible
برگشتپذیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، فیزیک] [شیمی] ویژگی فرایندی که توانایی برگشت داشته باشد [فیزیک] ویژگی فرایندهایی که میتوان آنها را با تغییر بسیار کوچک شرایط خارجی وارونه کرد
-
rudder reversal
برگشت سکانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] برگشت هواگَرد از حالت غلت، تنها با استفاده از سکان عمودی
-
turn of the tide, change of tide
برگشت کِشَند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقیانوسشناسی، ژئوفیزیک] معکوس شدن جهت حرکت کِشَند
-
irreversible
برگشتناپذیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] ویژگی فرایندهایی که نمیتوان آنها را با تغییر بسیار کوچک شرایط خارجی وارونه کرد
-
برگشت پذیر
لغتنامه دهخدا
برگشت پذیر. [ ب َ گ َ پ َ ] (نف مرکب ) برگشت پذیرنده . آنچه ممکن است برگشت کند. اعاده پذیر. ارجاع پذیر: اعتبار برگشت پذیر.