کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
برگشتگی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
برگشتگی
/bargaštegi/
معنی
۱. وضع و حالت برگشته.
۲. واژگونی.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
برگشتگی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) bargaštegi ۱. وضع و حالت برگشته.۲. واژگونی.
-
retroflexion
برگشتگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] فرایندی آوایی که در طی آن نوک زبان در پشت برآمدگی لثه قرار میگیرد و به سمت سختکام برمیگردد
-
برگشتگی
لغتنامه دهخدا
برگشتگی . [ ب َ گ َ ت َ/ ت ِ ] (حامص مرکب ) وضع و حالت برگشته . (فرهنگ فارسی معین ). بازگردیدگی . وارونی . واژگونی . انقلاب . برتافتگی . (یادداشت دهخدا). تغییر و واژگونی . (ناظم الاطباء). زُؤاب . (از منتهی الارب ). حِوَل . (از دهار): کَمَد، کُمَدة؛ ...
-
برگشتگی
دیکشنری فارسی به عربی
مقلوب
-
واژههای مشابه
-
طبع برگشتگی
فرهنگ واژههای سره
واسرشتگ
-
برگشتگی از دین
دیکشنری فارسی به عربی
ارتداد
-
جستوجو در متن
-
retroflexion
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بازخورد، برگشتگی
-
retroflection
دیکشنری انگلیسی به فارسی
یکپارچهسازی با سیستمعامل، برگشتگی
-
رده
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: رِدَّة] [قدیمی] radde ارتداد؛ از دینبرگشتگی.
-
سپس رفتگی
لغتنامه دهخدا
سپس رفتگی . [ س ِ پ َ رَ ت َ / ت ِ ] (حامص مرکب ) برگشتگی : سپس رفتگی بینی ؛ برگشتگی بینی . (ناظم الاطباء).
-
invagination
دیکشنری انگلیسی به فارسی
پیوستن، توی خود برگشتگی، غلاف شدگی، توهمگیرکردگی
-
deviancies
دیکشنری انگلیسی به فارسی
انحرافات، انحراف، کج رفتاری، برگشتگی، رفتار منحرف
-
deviancy
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بی نظمی، انحراف، کج رفتاری، برگشتگی، رفتار منحرف