کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
برو برگرد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
برو برگرد
لغتنامه دهخدا
برو برگرد. [ ب ُ رَ / رُو ب َ گ َ ] (اِمص مرکب ) چون و چرا. (فرهنگ لغات عامیانه ).- برو برگرد نداشتن ؛ بی تخلف بودن . محقق و مسلم و قطعی و بی چون و چرا بودن . (فرهنگ لغات عامیانه ).
-
برو برگرد
لهجه و گویش تهرانی
تردید:بی ()=بی تردید
-
واژههای مشابه
-
بُرو
لهجه و گویش تهرانی
خوش فروش
-
برو و برو
فرهنگ گنجواژه
اوج و رونق.
-
بیا و برو، بیا برو
لهجه و گویش تهرانی
مقام اجتماعی: بیا برو داشتن
-
پیوسته برو
لغتنامه دهخدا
پیوسته برو. [ پ َ / پ ِ وَ ت َ / ت ِ ب ُ ] (ص مرکب ) پیوسته ابرو. مقرون الحاجبین .
-
دستی برو
لغتنامه دهخدا
دستی برو. [ دَ ب ُ رَ / رُو ] (اِ مرکب ) بازیی است که اطفال کنند و دستی پشت دست نیز گویند. و آن چنانست که جمعی حلقه وار نشینند و یکی که بزرگ است اجزای دست را از دست و کف دست و سرشست و ساعد به ترتیبی که خواهد به دیگری شمارد و او نیز به زیر دست خود بهم...
-
تودل برو
لهجه و گویش تهرانی
جذاب
-
برو بچه
فرهنگ گنجواژه
بچه،دوستان.
-
برو بَشن
فرهنگ گنجواژه
قامت.
-
برو بیا داشتن
فرهنگ فارسی معین
(بُ رُ. تَ) (مص ل .) کنایه از: فرّ و شکوه داشتن ، اوضاع و احوال مناسب داشتن .
-
تو دل برو
فرهنگ فارسی معین
(دِ بُ رُ) (ص .) (عا.) دوست داشتنی ، جذاب .
-
برو سی خودت
لهجه و گویش تهرانی
برو دنبال کارت
-
بیا برو ،()داشتن
لهجه و گویش تهرانی
رونق ،()داشتن