کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
برونسپاری پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
برون
لغتنامه دهخدا
برون . [ ب ُ ] (اِخ ) مرکز دهستان بخش حومه ٔ شهرستان فردوس . سکنه ٔ آن 325 تن است . آب آن از قنات و محصول آن غلات و ذرت است . (از فرهنگجغرافیایی ایران ج 9).
-
برون
لغتنامه دهخدا
برون . [ ب ُ ] (اِخ ) یکی از دهستان های ششگانه ٔ بخش حومه ٔ شهرستان فردوس . هوای آن در قسمتهای کوهستانی معتدل و در جلگه گرمسیر است . این دهستان از 9ده تشکیل شده و دارای 3496 تن سکنه است . در این دهستان معدن آب گرمی وجود دارد که مورد استفاده ٔ اهالی ش...
-
بُروْن
لهجه و گویش گنابادی
borwn در گویش گنابادی یعنی دشت پر خار ، جایی که زیاد خار در آنجا میروید و مستعد رویش خار است ، نام یکی از روستاهای گناباد
-
برون
دیکشنری فارسی به عربی
بدون , خارج
-
بَرُون
لهجه و گویش بختیاری
barun برهها.
-
برون
واژهنامه آزاد
بیرون
-
برون
واژهنامه آزاد
بُروْن:(borwn) در گویش گنابادی یعنی دشت پر خار ، جایی که زیاد خار در آنجا میروید و مستعد رویش خار است. نام یکی از روستاهای گناباد
-
devolution, power-sharing 1
قدرتسپاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] واگذاری قدرت از حکومت مرکزی به یک نهاد حکومتی محلی
-
capitulations/ capitulation
قضاوتسپاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] سپردن حق رسیدگی قضایی جرایم اتباع خارجی به نمایندۀ حقوقی دولت خارجی؛ این حق اولبار در قرن نوزده میلادی برای حمایت از کارگزاران دولتهای استعماری از جانب دولتهایی مانند ایران و عثمانی داده شد
-
cremation, incremation, incineration, artificial heat decomposition
آتشسپاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] سوزاندن جسد مردگان
-
posting, dépôt (fr.)
پُستسپاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات - پست] تحویل مرسولۀ پُستی به واحد پُستی برای ارسال به گیرنده
-
insourcing
درونسپاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] انتقال کارهایی که در بیرون شرکت انجام میشود به درون شرکت و انجام آنها در داخل شرکت
-
خاکسپاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] ← تدفین
-
urned cremation
خاکستردانسپاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] قرار دادن بقایای سوختۀ استخوانهای انسان یا جانور در درون خاکستردان
-
جان سپاری
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (حامص .) فداکاری .