کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
بروناُستی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
خاتون استی
لغتنامه دهخدا
خاتون استی . [ اَ ] (اِخ ) دهی از دهستان ایل تیمور بخش حومه ٔ شهرستان مهاباد است واقع در 17 هزارگزی جنوب مهاباد و 2 هزارگزی باختر شوسه ٔ مهاباد بسر دشت . محلی است کوهستانی با هوای معتدل و سالم . سکنه ٔ آن 91 تن . مذهبشان سنی و زبانشان کردی است . آب آ...
-
external-external trip
سفر برون ـ برون
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل درونشهری-جادهای] سفری که هر دو سر آن، یعنی مبدأ و مقصد، خارج از محدودۀ مشخص باشد متـ . سفر دوسربرون
-
کپور برون
لغتنامه دهخدا
کپور برون . [ ک ُ ب ُ ] (اِخ ) از نهرهایی است که از رشته های جبال جنوبی دریای خزر سرچشمه گیرد و به خلیج استراباد ریزد. (ترجمه ٔ سفرنامه ٔ مازندران رابینو ص 97).
-
برون آمدن
واژگان مترادف و متضاد
۱. خارجشدن ≠ داخل شدن ۲. دمیدن، روییدن، سرزدن، سبز شدن
-
برون شهری
واژگان مترادف و متضاد
بیابانی، جادهای، خارج از شهر ≠ درونشهری
-
برون بر
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) (زیستشناسی) borunbar پوستی که روی میوه را میپوشاند.
-
برون سرا
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) ‹بیرونسرا› [قدیمی] borunsarā ویژگی پول قلبی که در خارج از ضرابخانه سکه میزدند.
-
برون سو
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹بیرونسو› [قدیمی] borunsu طرف بیرون چیزی؛ جهت خارجی چیزی.
-
برون شو
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹بیرونشو› [قدیمی] borunšo[w] راه بیرون شدن؛ محل خروج.
-
extraclast
برونآوار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] قطعهای از مواد رسوبی آواری که براثر فرسایش سنگهای قدیمیتر خارج از حوضۀ رسوبی محل تهنشست به وجود آمده است
-
periosteum
بروناُست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] غشایی رشتهای که تنۀ استخوانهایدراز را میپوشاند
-
accommodation
برونانطباق
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] سازگار کردن طرحوارۀ ذهنی برای انطباق اطلاعات کسبشده ازطریق تجربه
-
exocarp
برونبَر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] بیرونیترین لایۀ پیرابَر در میوۀ نهاندانگان متـ . روبَر epicarp, epicarpium
-
export
برونبُرد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] یکی از زیرگزینههای پرونده که برای ارسال یک پرونده همراه با تغییر قالب از نرمافزار جاری به نرمافزاری دیگر به کار میرود
-
ectoderm
برونپوست
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی] خارجیترین لایۀ یاختهای از سه لایۀ اولیۀ جنین که بافتهایی مانند روپوست و ناخن و مو و دستگاه عصبی و اندامهای حسی از آن منشأ میگیرد